کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

کلید شیشه ای (داشیل همت)

از داشیل همت کتابی نخوانده بودم، اما فیلم شاهین مالت (جان هیوستون – ۱۹۴۱) که بر اساس کتابی از وی ساخته شده بود را سالها پیش دیده بودم. داشیل همت را پدر رمان سیاه می نامند.

کلید شیشه ای داستانی است جنایی/سیاسی دربارۀ پشت پردۀ رقابت های انتخاباتی نامزدهای مجلس آمریکا:

"پس از پیدا شدن جسد پسر یک سناتور در خیابان، ند بومانت کارآگاه خصوصی سعی دارد پرده از راز جنایت بردارد. وی برای حل معما ناچار است وارد دنیای کثیف سیاست مردان آمریکایی شود که برای رسیدن به اهدافشان از هیچ کاری رویگردان نیستند..."

روابط بین شخصیت های داستان در ابتدا گنگ و مبهم است و اطلاعات دربارۀ کاراکترها به کندی به خواننده منتقل می گردد. اما این کار در کمال آگاهی صورت گرفته؛ در واقع اطلاعات تنها زمانی به خواننده ارائه می شود که واقعاً ضرورت دارد. پایان داستان – با آنکه چندان غیرمنتظره نیست – اما در نوع خود جالب است.

داشیل همت (متولد ۱۸۹۴ آمریکا) خود چندسالی بعنوان کارآگاه فعالیت کرده و به همین خاطر در شخصیت پردازی کارآگاه  داستان هایش بسیار موفق عمل می نماید.

 

این کتاب را نشر روزنه (چاپ اول ۱۳۸۱) در ۲۶۴ صفحه و به قیمت ۱۶۰۰ تومن منتشر کرده است. من ترجمۀ پرویز نصیری را خواندم که چندان خوب نبود و ایرادهای زیادی داشت. ترجمۀ برخی اصطلاحات عامیانۀ آمریکایی نادرست و انتخاب کلمات و افعال بدون دقت صورت گرفته بود.

نظرات 5 + ارسال نظر
نوید جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 15:14 http://bottles.blogsky.com

این نوشته م برای آقای مهدی بهشت است:
با این که مدت ها به وبلاگ تان نیامده بودم اما اسم تان یادم مانده بود که برام کامنت گذاشته بودید و درباره ی تابلوی جیغ لینک هایی گذاشته بودید. امروز خیلی خوشحال شدم که دوباره این جا دیدم تان، تو وبلاگی که کار گروهی جالبی به نظر می رسد. باز می آیم و مطالب تان را می خوانم و درباره ی آن ها هم نظر می دهم. این نوشته سلامی برای آشنایی یک ساله بود. موفق باشید.

ممنون.
متن شما و تابلوی جیغ در آن موقع به یک دغدغه ذهنی من خاتمه داد. باز هم سپاسگزارم.

قطره جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 15:24 http://love-human.blogsky.com


سلام

اولین بار بود اومدم اینجا. به نظرم کار همتون عالیه. براتون آرزوی موفقیت دارم.

برقرار باشید.

سلام. امیدوارم باز هم اینجا بیاین.

محسن شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 00:03 http://axamoon.blogsky.com

ترجمه های دیگری هم از این کتاب هست؟
من اگر ترجمه کتابی خوب که چه عرض کنم خیلی خوب نباشد خیلی سخت باهاش ارتباط برقرار می کنم. عین فیلم. شاید سخت تر از فیلم باهاش برخورد می کنم.
میدونی امروز با ترانه رفتیم فیلم حس پنهان. خیلی عذاب وجدان پنهانی دارم.

من خیلی دنبال این کتاب گشتم و فق همینو پیدا کردم.
حس پینهان رو هم خوشبختانه ندیدم!

پروانه دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:56 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

اخبار انتخابات امریکا رو دنبال کنی می بینی مثلن اوباما قبلن در مورد ایران و جنگ یه چیزایی می گفت حالا که به انتخابات نزدیکتر شده چیزای دیگه می گه!

یکی رو دیدم که داد و فریاد میزد که آی یکی برا سیاست پدر مادر پیدا کنه!


با سپاس از شما که زحمت کشیدید و ما را با این نویسنده و این کتاب آشنا کردید.

پیام سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 22:07 http://theidiot.persianblog.ir

سلام به همگی

اینجا جای خیلی باحال و جذابی به نظر میرسه

من کاراتون رو دنبال میکنم

یه پیشنهاد دارم: اینجا که جمع علما جمعه یه پست بذارین که بهانه ای باشه تا همه برداشتشون رو در مورد صد سال تنهایی بنویسن قول میدم خودم اولین نفری باشم که کامنت میدم

با خودم میگفتم با اینهمه کتاب باحال چرا آدم باید وقت خودش رو با مزخرفاتی مثل حس پنهان تلف کنه (جاتون خالی تو این مایه ها که از دقیقه ۲۰ ملت کم کم سالن سینما رو ترک میکردن و اونایی که موندن هم یا چیپس و پفک میخوردن یا موبایل حرف میزدن)

با اینکه این کامنت توی پستی که حسام گذاشته بود آمده ولی از حسام اجازه میخوام که من جواب بدهم. چون به حس پنهان اشاره شده بود.
ما برای حمایت از سینمای ایران گاهی به خودمان اجازه میدهیم که فیلمفارسی هم ببینیم. متاسفانه یا خوشبختانه از خواندن مجلات سینمایی غافلیم. چون توی فیلمامون نقد فیلم هم مینویسم نقد دیگران را نمی خوانیم و خودمان را موظف میکنیم که فیلم را بشخصه ببینیم. جالب اینجاست که فیلم را از یکربع آخر دیدیم و وقتی تمام شد ترانه گفت پاشیم بریم یه فیلم دیگه چون من از تمام فیلمو دیگه فهمیدم و اولشم معلومه که چی بوده و بعد تصمیم گرفتیم که فیلم را ببینیم و لحظه به لحظه اش را از قبل حدس بزنیم و دانش سینمایی خودمان را بیازماییم. و تفریح جالبی با این قضیه کردیم.
در مورد صدسال تنهایی اگر بشود که یک پست بگذاریم یعنی بتوانیم در مورد این آخرین رمان قرن بیستم یا بهتر بگوییم عصر حاضر جهان حتمن این کار را می کنیم. ولی کار ساده ای نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد