ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نویسنده این یادداشت: ترانه
نام کتاب:پی پی جوراب بلند
نویسنده:آسترید لیندگرن
پی پی جوراب بلند دخترک شاد و مهربانی است که موهای سرخی دارد، جوراب های لنگه به لنگه قهوه ای و سیاه به پا دارد. پیراهن های عجیب می پوشد و کف شهای بزرگی به پا دارد. پدر او که ناخدا کشتی هوپه توسا است در یک طوفان ناپدید می شود . پی پی با یک چمدان پر از طلا تصمیم می گیرد د ر ویله کولا ویلایی که پدرش خریده بود تا در پیری با او در آنجا زندگی کند،برود.
ادامه مطلب ...نام کتاب: دنیای وارونه مجموعه پنجاه داستان طنز
نام نویسنده: عزیز نِسین
زندگی تلخ است آقایان ،زندگی راهی است پر از سنگ و سقط
همیشه پای یک مشت خل و چل در میان است!
وقتی قرار باشه کتابی رو که خوندیم واسه دیگران تعریف کنیم آدم یکجوری میشه ؛ نمی دونم چقدر حرف منو قبول دارید اما خوب دقت کنید می بنید که کمی تا قسمتی از حرفهام درسته! بگذار واضح تر بگم ؛ من این کتابو خواندم حالا اومدم بشما بگم چه جور کتابی است ؛ خوب من که نمی دونم سلیقه شما چیه؟ از چی خوشتون میاد و از چی بدتون میاد؟ اصلا با چی حال می کنید؟ چه براتون جالبه ؟ و از این جور حرفها.... اصلا اولش می ترسیدم کتاب رو واستون تعریف و نقد کنم. برای همین بود که با تاخیر سه هفته ای که کار خودمو شروع کردم. در ضمن من حوصله ی نقدهای عجیب و غریب و زیر سوال بردن نویسنده و از این جور حرفها رو ندارم ، خیلی ساده کتابو براتون شفاف سازی می کنم . به همین سادگی !
این اولین آپی است که دارم می گذارم و اصلا تجربه ندارم . پس زیاد چرت وپرت نمی گمو می رم سر اصل مطلب یعنی معرفی کتاب.
نام کتاب: یادداشتهای یک استعداد درک نشده
درون مایه :طنز (شاید اجتماعی،تاریخی،سیاسی،فرهنگی،هنری و ... هم باشه)
نویسنده: علی زراندوز
تصویرگر : حمیدرضا پورنصیری
با مقدمه: منوچهر احترامی
انتشارات: گل آقا – 1387
قیمت: 1800 تومان
ادامه مطلب ... برادرکشی
نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
مترجم: محمدابراهیم محجوب
دهکده ی کاسترلو صحنه ای ازنبردهای داخلی یونان است، سرخ ها به کوه رفته و شعار آزادی برابری عدالت اجتماعی سر داده و با ارتش در دهکده می جنگند. همه اهالی یک روستا هستند و پدر و پسر یا دو برادر یا ... در مقابل یکدیگر قرار دارند و یکدیگر را می کشند.
پدر یاناروس می خواهد مانع برادر کشی شود در جایی فریاد می زند:
"آه، انسان، موجود بیچاره، تو می توانی کوه ها را بجنبانی، معجزه کنی و با این همه در کوه ، در خواب مرگ، در بی ایمانی غرق می شوی! تو خدا را در درون خویش داری، تو خدا را با خودت به اینسو آن سو می بری و از آن خبر نداری! فقط دم مرگ خبردار می شوی، اما آن وقت خیلی دیر است!...."
.هر روز دولت ها و مذاهب و.. برادرها را به جان یکدیگر انداخته و به تماشای کشتار آنها می نشینند....داستان برادرکشی هر روز به شکلی و رنگی دگر ادامه دارد....