کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

استخوان های دوست داشتنی

 

استخوان های دوست داشتنی. Lovely Bones

آلیس سبالد. Alice Sebold

ترجمه: فریدون قاضی نژاد

نشر روزگار

چاپ پنجم. 1386 . 445 صفحه. 58،000 ریال.

***

خواندن رمان حجیم استخوان‌های دوست داشتنی اثر آلیس سبالد را بالاخره به پایان بردم. در آن بن بست روزهای یک‌شنبه و سه‌شنبه و از ساعت 4 تا 6، با صرف نوشابه حلال و سیگار. البته با حذف حدود نیمی از کتاب آن هم با ورق زدن البته.

***

چهارده ساله بودم که در ششم دسامبر 1973 به قتل رسیدم. عکس های دخترانی گم شده در روزنامه‌های دهه هفتاد بیشترشان شبیه من بودند. دخترانی سفید رو، با موهایی به رنگ قهوه‌ای کدر.

*** ادامه مطلب ...

خدا حافظ آقای سحابی

 

مهدی سحابی

1323-1388

مترجم شهیر مجموعه کتاب های

در جستجوی زمان از دست رفته، اثر مارسل پروست در پاریس درگذشت.


محمود دولت آبادی و جواد مجابی


محمود دولت آبادی در تشییع مهدی سحابی گفت:

دیگر نمی توانم مرگ دوستانم را باور کنم.

روشن فکران رذل و مفتش بزرگ

یادداشتی از:  شهرام عدیلی پور  

روشن فکران رذل و مفتش بزرگ 

*** 

 روشن فکران رذل و مفتش بزرگ کتابی کوچک است از داریوش مهرجویی . کتابی کوچک اما بسیار پر مغز و خواندنی و تفکر بر انگیز . این کتاب چنان که خود مهرجویی در پیش گفتار می گوید ابتدا جهت پایان نامه ی کارشناسی در رشته ی فلسفه از دانشگاه ( UCLA  ) در سال 1347 تنظیم شده است که اینک با افزود و کاست هایی با نثری روان و زبانی زیبا و محکم منتشر شده است . دو فصل اول کتاب مربوط می شود به شخصیت های برجسته ی رمان های داستایوفسکی به ویژه در جنایت و مکافات و شاهکارش برادران کارامازوف  و مهرجویی با توان مندی و زیبایی از بعدی فلسفی این شخصیت ها را بازکاوی می کند و نبوغ داستایوفسکی و شخصیت پیامبرگونه ی او را که حوادث بزرگ و خون بار قرن بیستم را پیشگویی می کرد  به مخاطب اش نشان می دهد .

ادامه مطلب ...

خنده در تاریکی


خنده در تاریکی

نوشته: ولادیمیر نابوکوف Vladimir Nabokov

ترجمه‌ی: امید نیک فرجام

نشر مروارید

تیراژ 2200 – چاپ اول – 1383

247 صفحه – 23،000 ریال

***

از ولادیمیر نابوکوف تا کنون کتابی نخوانده بودم. رمان مشهور لولیتای او را نیز به شکل فیلمی که استانلی کوبریک ساخته بود، خوانده‌ام. دیده‌ام.

در مورد داستان کتاب در همان پاراگراف اول می‌خوانیم:

روزی روزگاری در شهر برلین آلمان مردی زندگی می‌کرد به نام آلبینوس. او متمول و محترم و خوشبخت بود. یک روز همسرش را به خاطر دختری جوان ترک کرد. عشق ورزید، مورد بی مهری قرار گرفت، و زندگیش در بدبختی و فلاکت به پایان رسید.

این کل داستان است و اگر در نقل آن لذت و منفعت مادی نبود همین جا رهایش می‌کردیم. گرچه چکیده زندگی انسان را می‌توان بر سنگ قبری پوشیده از خزه جا داد، نقل جزییات همواره لطفی دیگر دارد.

ادامه مطلب ...