کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

اساطیر یونان

 

 نام : اساطیر یونان

انتشارات :   کاروان  

نویسنده : فلیکس ژیران  

مترجم : دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور  

قیمت : ۴۰۰۰ تومان  

تعداد صفحه : ۲۲۰     

 

بطور کلی این کتاب در باره ی قهرمانان , ایزدان و تایتان های یونانی است . در ابتدا نویسنده تعدادی از خداهای یونانی (گایا - زئوس - کرونوس - هرا - ... ) را به ما معرفی می کند سپس از سرچشمه ی انسان ها و  از پرومتئوس سخن می گوید . در  بیست صفحه ی آخر کتاب هم تصاویر برخی از مجسمه ها, حکاکی ها و نقاشی های مهم و قدیمی را می بینیم . 

 

به نظر من کتاب خیلی جالبی بود .  

نام بعضی از ایزدها که در کتاب آمده است را برایتان می گویم :  

زئوس ( خدای رعد و برق و رهبر خدایان )  در روایات مختلف زئوس اغلب اوقات شخصیتی مثبت دارد و گاهی شخصیتی بسیار قدرت طلب دیکتاتور و منفی است .   

هرا ( یکی از همسران زئوس و مادر هراکلس یا همان هرکول و مادرخوانده ی هرمیز یا هرمس ) 

هرا نیز مانند زئوس عموما شخصیتی مثبت دارد ولی در بعضی از کتاب ها مانند آتش دزد چندان مثبت نیست و خصلت های بسیار بدی دارد .  

 

هرمسز یا هرمس ( خدای بال و پیام رسانی - پیک ایزدان  پسر زئوس و پسرخوانده ی هرا ) عموما دارای شخصیت مثبت ولی غرغرو و ناراضی از شغل خود .  

هراکلس (خدای جنگ مذکر - پسر زئوس و نجات دهنده ی پرومتئوس )‌ هراکلس همیشه به علت قدرت بسیار زیاد خود شهرت داشت و در بیشتر روایات فردی مثبت و نجات دهنده است .  

گایا (خدای زمین گیاهان و طبیعت )‌ گایا رویاننده ی گیاهان است و خالق زمین و در روایاتی گفته شده است که مادر خواهر یا مادربزرگ زئوس است و تقریبا همیشه شخصیت مثبتی دارد .   

 

کرونوس ( خدای آتش فشان ها و گدازه  - برادر زئوس ) تقریبا در همه ی داستان ها شخصیت منفی است و در تمام مدت با زئوس دشمنی می کند و به فکر جایگاه او است . 

 

پسایدن (خدای آب ها و دریاها و برادر خوانده ی زئوس ) یکی از دشمنان واقعی کرونوس و گاهی هم زئوس ولی اکثرا شخصیت مثبت و نجات دهنده . 

 

هیدیز یا هادس ( خدای جهنم زیرزمین underworld ) پسر عموی زئوس - پسرعموی پرومتئوس -و عموما دشمن هر دوی آنها . اغلب اوقات شخصیت منفی .

نظرات 15 + ارسال نظر
محسن پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 14:53 http://after23.blogsky.com

من نقش خدایان یونان و این که کدام یک خدای چه هستند را بارها و بارها خوانده ام و فراموش کرده ام. مگر خدایانی که نامشان زیاد تکرار می شود.
هر وقت هم می خواهم که از آن ها بدانم یا به "دائره المعارف غلامحسین مصاحب" نگاه می کنم یا به "افسانه خدایان" شجاع الدین شفا.
این مجموعه شما را هم در کنار این دو قرار می دهم.

آره همه همین مشکل رو دارن
من خیلی از این نوع کتابا خوندم و بیشترشونو یاد گرفتم
ممنون از نظر

محسن پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 14:54 http://after23.blogsky.com

یادم رفت:
کتاب را خیلی قشنگ نشان دادید.

آره باحاله مامانم عکسو گرفته

فرناز جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:11

من هم بارها اینها را خوانده ام و بارها فراموش کرده ام ! خیلی هم دوست دارم که فراموش نکنم !!

اما این گایا چقدر دوست داشتنی به نظرم آمد . انگار تمامش لطف است سبزی .

آره همیشه تو داستانا اومده که وقتی راه میرفت از پشت سری گل و گیاه در میومد

شهرزاد یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:16 http://se-pi-dar.blogsky.com

1- این عکس خیلی قشنگه مثل همیشه معرفی متفاوت و قشنگی از طرح روی جلد کتاب‌هایی که اینجا توسط شما و فرناز عزیز معرفی می‌شن.

2- کتاب رو خیلی خوب معرفی کردی، نمونه‌هایی که بهشون اشاره کردی در کوتاه‌ترین بیان بیشترین اطلاعات رو به خواننده می‌دن به خصوص این گایا رو خیلی دوست داشتم رویاننده گیاهان و خالق زمین که زمینه عکس فرناز رو برام تداعی کرد.

3- یکی از چیزهایی که در خواندن این طور کتاب‌ها توجهم رو جلب می‌کنه مقایسه این خدایان و قهرمانان با اساطیر یا نمادهایی است که تو ادبیات سایر ملت‌ها به خصوص ادبیات خودمون هست، مثلن همین هرمس که ازش نوشتی که خدای بال و پیام رسانی بوده در حقیقت همون مرکوری (Mercury) است که در ادبیات یونان و روم خدای سخن وری و نویسندگی است که معادل همین نقش را در ادبیات فارسی به سیاره تیر (عطارد) داده‌اند و آن را به عنوان دبیر و نویسنده فلک می‌شناسند. ملک الشعرای بهار می گه:

کلک از کف تیر سرنگون گردد / چون من زخدنگ خامه سرگیرم

یعنی وقتی من شروع به نوشتنم می ‌کنم حتی تیر که دبیر فلک و مظهر نویسندگی است در مقابل من حرفی برای گفتن ندارد.


یا هراکلس یا هرکول که رستم شاهنامه را به خاطر میاره و یا آریس (مریخ) که درادبیات ما هم نمادی است برای جنگ و ستیز که مشابهش رو در این بیت حافظ می بینیم:
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن / به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش

در همین بیت زهره چنگی و نوازنده آسمانه چیزی شبیه آپولو که در اساطیر یونان یا براجی (Bragi) که از خدایان اسطوره های نروژی است.

در حقیقت همین طور که می‌بینیم این نمادها و شخصیت‌ها با
توجه به ادیان و باورها و فرهنگ ملل مختلف همواره در گردشه .
در این گردش‌ها همراه با تغییر نام می‌بینم که بخشی یا تمام داستان به دین یا فرهنگ دیگری منتقل شده و گاه با توجه به باورها و فرهنگ اون قوم تغییر شکل‌هایی هم در ساختارشون داده شده مثلن در موقعیتی زئوس که در اساطیر یونان خدای رعد و برق و بارانه دستور ساخت کشتی رو برای نجات مردم صادر می کنه که این یادآور داستان نوح پیامبره یا فریدون شاهنامه که دور از مادر پرورده می‌شه؛ ضحاک و فریدون شاهنامه یادآور داستان موسی و فرعون هستن.
از این نمونه ها در ادبیات و اسطوره های ملت‌های مختلف زیاده و می‌دونم با توجه به علاقه‌ای که به اساطیر داری حتمن به مرور به این شباهت‌ها و تفاوت‌های جالب می رسی.

ممنون از نظرتون که انقدر وقت گذاشتید
و برام خیلی جالب بود که در ملل مختلف میشه مشابه هاشو پیدا کرد
من در این مورد نمیدونستم

و شعر ایی که نوشتین هم خیلی قشنگ بود
مر۳۰

ترانه یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 14:37 http://taranehmb.blogsky.com/

من نمی دونم تا چه حد به خدایان باستان علاقه داری ولی من یه جورایی خوره شونم! یعنی تا حدی که حوصله م از معرفی های فارسی سر رفت و سراغ ویکیپیدیا رفتم و تا شماره کوپن همه شونو در آوردم!
فقط من یه سری سوال داشتم. معرفی های تو رو که خوندم به مشکل برخوردم. تا جایی که من اطلاع داشتم، دمتر و زئوس و پزایدن و هدیس و هرا و هستیا همگی خواهر برادر بودند و از فرزندان کرونوس و رئا. بعد از این که کرونوس ارانوس(پدرش) رو از تخت فرمانروایی به زیر می کشه، جانشینش میشه و چون ارانوس بهش گفته بوده پسرهای خودت باهات همین کارو می کنن همه بچه هاشو می خورده تا این که رئا دلش به رحم میاد و زئوس رو نجات میده. زئوس هم بعد از این که بزرگ میشه طی یک عملیات خبیثانه خواهر ها و برادر هاشو از دوباره نجات میده و کرونوس رو شکست میده!
برای همین من یک کم به مشکل برخوردم چون می بینم کلی از اطلاعاتم داره غلط از آب در میاد!
به هر حال اگر بهشون خیلی علاقه داری می تونی کتاب "افسانه خدایان" که محسن هم معرفی کرد رو بخونی. خیلی اطلاعات جامعی راجع به خودشون و در کل زنگیشون میده!

آره منم خیلی بهشون علاقه دارم .

و در مورد این تناقض ها :
منم به این جور موارد بر خوردم مثلا توی داستان هایی گفته شده که گایا دختر زئوسه و تو بعضیا خواهر یا مادرش .
من تاجایی که میدونم کرونوس و زئوس برادر اند و مادربزرگشون گایا
ممنون از اطلاعات و معرفی کتاب

پروانه دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:12

کاش کمی هم در باره ی نویسنده ش می نوشتی. دانسته های نویسنده نقش مهمی در بیان داستان دارد.

می دونی یک حرفی مائو زده که خیلی از این حرفش خوشم میاد می گه روی یک صفحه سفید اگر همون بار اول خوب نقاشی کنی خیلی قشنگتر و بهتره تا اینکه اول یه چیزی بکشی و بعد از یه مدتی به این نتیجه برسی که اونو باید با پاک کن از صفحه پاکش کنی و از اول بکشی ..
ذهن آدم هم همینجوریه یه چیز اشتباه وارد شد همیشه اون اثر خودشو اون ته می ذاره.

پ.ن: شاید این روشی(اولین نقاشی) هست که خیلی دیکتاتورها پیش می گیرند تا عقاید خودشونو تو ذهن بچه ها بکارند. و گاهی تاثیر وارون میذاره. ولی خیلی جاها این موضوع اثر خودشو میذاره.

پیام ها هم خواندنی هستند.
عکست هم خیلی خوشگله. بهت بد نگذره صندلی میزاری تو حیاط خونه و تو آفتاب هم ویتامین دی ذخیره می کنی هم کتاب می خونی و هم صدای پرنده هاتو گوش می دی و ...جای ما آپارتمان نشین ها رو هم خالی کن

راستش در باره ی نویسندش زیاد چیزی نمیدونستم
حرف های جالبی گفتی یا در واقع گفته (!)
ممنون از نظر و اینکه تو حیاط کتاب خوندن هم خیلی حال میده ها ها

ترانه دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 17:07

اما من واقعا توی میزان قدرت تفکر این یونانیا موندم! هنوز تو کف اینم که واقعا چی کار کردن و چه داستان هایی گفتن! البته با این که خوب افسانه های ایرانی هم جای خود دارند اما اینا بی نظیرن. تمامی این ارتباطاط و چگونگی به وجود آمدن فصل ها، همه و همه خیلی حیرت انگیزن واسه همینه که من هم خیلی بهشون علاقه دارم.

آره منم خیلی دوسشون دارم . خیلی داستان های باحالی دارن
من توی این ایزدا از همه ییشتر گایا و کرونوس رو دوست دارم تو چی ؟

نیره دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:02 http://www.bahareman.blogsky.com/

درود بر شما
1- عکس خیلی زیباست. دست فرناز بانو درد نکنه.
2-من هم به دلایل گوناگون از جمله کهولت سن هیچ گاه نتوانستم نام خدایان یونانی را به خاطر بسپرم. با وجود آن که خیلی دوست دارم و اصلاً خیلی به اساطیر علاقه مندم. آن ها یک عالمه خدا داشتند و هزار تا اسم. باز خوبه ما یک خدا داریم با هزار تا اسم. یعنی اگه یادمون رفت هر کدوم از اسم ها را بخوانیم یک نفر طرفمون هست.!

ممنون از نظرتون و عکس رو هم مامانم گرفته
خوبی دیگشم اینه که اسم های ما آسونن آدم به ندرت یادش میره

ترانه دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:39

من خیلی زیاد از پرومتئوس خوشم میاد ولی خداییش به نظرم انسان ها ارزششو نداشتن که خودشو به خاطرشون انقدر تو دردسر بندازه! بعد از اونم از هرا خیلی خوشم میاد چون خیلی مقتدره. از خود زئوس هم خیلی بدم نمیاد!
راستی من آتش دزد رو شروع کردم. دوستم بهم گفت آخرش چی میشه. آخه من از اوناییم که حتما وقتی یه چیزی رو می خونم باید آخرش رو هم بدونم! به نظرم کتابای خوبی می اومدن ولی یه جورین! در کل بدم نیومد ولی می تونست بهتر نوشته شه!

به ... آدم آخره کتابو بفهمه که خیلی لوس میشه مخصوصا کتابی مثل آتش دزد که همچین پایان مهمی داره ...
ولی به نظر منم آدما ارزش لطف های آتش دزد رو نداشتن ...
راستی پرومتئوس رو هم خیلی دوست دارم اما جزو ایزد ها به حساب نمیاد ..... تایتانه
ممنون از نظر

ترانه سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:05

از اون نظر آره! از خدایان المپ نیست. ولی خداییش خیلی پرومتئوس فداکاره. البته تایتان کامل هم نیست. نیم انسان و نیمه تایتانه انگار. فکر کنم!
من از اوناییم که "دوست دارم" پایان کتاب ها رو بخونم. یعنی اصلا ناراحت نمیشم آخرش رو بدونم. چون می تونم درک کنم که بهتر می تونم جریان رو بفهمم به جای این که هیجان جلو دار دقت بیشترم بشه.

آهان ... ولی من که هیچ وقت دوست ندارم آخر کتابو بفهمم

و در ضمن پرومتئوس تایتان بود و تایتان یعنی نیمه انسان نیمه ایزد چون مادرش آدم بود و باباش ایزد

پروانه پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:59

فهرست شخصیت ها ی افسانه ای یونان باستان
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D8%8C_%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7_%D9%88_%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C_%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

عجب آدرس درازی شد!

ممنون از لینک و ببخشید که انقدر دیر شد

ترانه شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 16:51

طبق اطلاعاتی که من دارم تایتان به معنای نیمه انسان و نیمه ایزد نیست. اتفاقا ایزد ها از نسل تایتان ها هستند! تایتان های فرزندان زمین(گایا) و آسمان(ارانوس) هستند. خیلی هم زیادند. مثل متیس و کرونوس و ریا و اطلس وچندین و چند تای دیگه. البته این اطلاعات منه و هر جا که خوندم همین بوده.
ولی در کل خیلی جذابن و ارزش خوندن رو دارن!

خب من اینو نمیدونستم جالبه و سعی میکنم بفهمم معنی هاش چیه
مر۳۰

علی آریا یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 19:55 http://http://www.serkherika.persianblog.ir/

.......
شکل معرفی کتاب به نظرم خیلی خوب بود
تقریبا همه ی نظرات رو هم خوندم
.......
از همه قشنگ تر این ارتباطی ست که بین تو و دیگران
بر قرار شده
لذت بردیم !!
برقرار باشی.

مر۳۰ از نظر منم خوشحالم

محسن چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 15:23 http://after23.blogsky.com

کاش من زئوس بودم. خودم می دونستم که چه می کنم.

[ بدون نام ] شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 16:42

اینهمه ایزد وایزدبانوو اینهمه simi gods and simi godesses هر یک نمادی از احساسات .خواهشها.تمنیات.ارزوها. عشقها .خشمهاو....
چه زیبا نمایندکی میکنندوهریک دارای تندیسی بس هنرمندانه.ازلات ومنات عزای وهبل باوجود ذه ها سال جوانتر جهان چی دارد


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد