کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

نوروز یک هزار و سیصد و نود خورشیدی


نوروز یک هزار و سیصد و نود خورشیدی


***

یک سال گذشت و ساعت دیواری چهار سال نواخت. سال که نه. فصل.

یک سال گذشت و ساعت دیواری چهار فصل نواخت. هرچند نواختنش هم همچین غیر مغرضانه نبود. بیشتر ما را نواخت تا فصل را بنوازد. ولی خب نواخت.

بدترین نواختنش در زمستان بود.

چه برفی آمد........................

و تا کی آب بشود این برف........

من سردم است....................

نظرات 8 + ارسال نظر
پروانه چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:22

از شما برای بنیاد گذاری و نگهداری دلسوزانه این انجمن گرانقدر بسیار سپاسگزارم.

از دیگر دوستان نیز برای یادداشت های کتاب شناخت و پیام های آموزنده شان و همراهیشان بسیار سپاسگزارم.

من در واقع برای گذاشتن این پست یک کودتا کردم. شاید می بایستی دو سه روز دیگر بیاید. ولی از آنجا که تجربه نشان داده که دو سه روز دیگر همه در جاهایی هستند که معمولن اینترنت نیست، این است که این کار را امروز کردم.
این تشکیلات بدون حضور اعضای فعال و غیر فعال امکان ادامه ندارد. خیلی که همتی بکنم ماهی یک برید بگذارم.
باز حداقل این جا ماهی اگر چهار برید نداشته باشد ماهی سه برید را شیرین دارد.
نوروزتان پیروز.

پروانه چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:23



« سال نو را به همه ی دوستان گرانمایه خرم باد می گویم»

رشاد چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 23:53

نوروز همگی مبارک. از این که مرا در جمع خود پذیرفته‌اید سپاسگزارم.

تو اصلن عضو افتخاری این وبلاق وزین بودی و هستی و خواهی بود.

فرناز پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:43

من خانه ای را که در آن زندگی می کنم بسیار دوست دارم و نمی توانم براحتی بگویم که برای من این وبلاگ مثل خانه ام است اما بی تردید می گویم این وبلاگ برای من یک حانه ی تمام چوبی زیباست با شومینه ای همیشه روشن و دودکشی که مثل نقاشی های بچه ها همیشه دود آن زیباست و من وقتی در این خانه ام هستم در اوج آرامش هستم و همه ی همخانه ها و همه ی مهمانان را از ته دل دوست دارم .
نوشته های شما برای این پست بقدری زیبا بود که من گریه کردم . از غم و از شادی ...
خوب و خوش باشید .

ممنون.
این جا برای ذات اقدس خودمان هم خانه ی مان نیست. ما یک کاخی داریم که شب ها به آن جا می رویم. البته در کاخ هم با یک دوربین مدار بسته که در اینجا تعبیه شده، داخل این جا را هم می بینیم.
نوروزتان مبارک.

فیروزه پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:17

نواخت ولی ما همچنان امیدواریم

ایام به کام و نوروزتان خجسته

امیدوارم در سال نود باز هم شما را در اینجا ببینیم.
دلمان برایتان تنگ می شود.

نیره جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 00:13 http://www.bahareman.blogsky.com

نمی دانم چرا تا چشمم به این برید افتاد بغض کردم؟!! من این جا را خیلی دوست دارم... اصلن این چند وبلاگی که به آن ها سر می زنم را خیلی دوست دارم و وقتی که به آن ها سر می زنم اگر یکی از دوستان یادداشتش را دیرتر بنویسد، نگران می شوم... دلم برای همه تنگ می شود... همه ی شمایان را دوست دارم ... این محفل گرم را که در آن بی پیرایه گرد هم می آییم و بی پروای گذران دنیای سخت با هم هستیم دوست دارم... دلم برای همه تنگ می شود... خوب است که هستید... خوب است که با هم بمانیم... با ارزوهایی نو در سال نو.... روزهایتان خوش...امیدهایتان پررونق...روزگارتان سبز... نوروز ایرانی خجسته باد.

کاش خودتان هم می آمدید و یک گوشه این جا را می گرفتید.

نوروزتان خجسته باد.

آریا جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 23:37

سلام
سال نو مبارک . فکر میکنم سال خوبی میشه
به سال هخامنشیان میشه 2570
___________________

یه کتاب جدید میخوام بذارم ......
...Artemis Fo
بقیشو نمیگم که باحال تر شه ... البته فک کنم همتون بفهمین چیه .....


کتاب رو بنویس و توی یادداشت های چرکنویس بگذار. خودم برات آپش می کنم. اگر این کار را بکنی، سال بعد را با تو شروع می کنیم.
آغاز سال 2570 هخامنشی بر تو مبارک باد.

شازده شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:02 http://motaleateman.persianblog.ir

سلام و سال نو بر شما مبارک

نوروزتان مبارک.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد