کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

تندخوانی


تند خوانی

How to be a RAPID READER

نوشته‌ی: کاترین ردوی

برگردان: سیدمرتضا میرهاشمی

نشر:  منصوری 108 صفحه،

***

در این یادداشت قصد آشنا کردن شما با کتاب ویژه‌ای را ندارم. با این که تصویری در این‌جا کتاب ویژه ای را نشان می‌دهد. این کتاب الزامن آنی نیست که شما باید در این زمینه تهیه کنید. ولی یکی از بهترین‌ها و خلاصه‌ترین آن‌هاست.

به هر کتابفروشی که بروید در زمینه‌ی تند خوانی کتاب‌هایی را خواهید دید که با این نام مشخص شده‌اند، ینی "تندخوانی". با ورق زدن آن‌ها و سبک سنگین کردنشان یکی را برگزینید و بخرید. ولی باید در هر خانه‌ای یکی از این کتاب‌ها باشد. شیوه‌های تندخوانی ارائه شده در این گونه کتاب‌ها چندان تفاوتی با هم ندارند و این دانش به روش‌های گوناگون با این کتاب‌ها به شما آموزش داده می‌شود.

ادامه مطلب ...

شاهنامه آخرش خوش است


شاهنامه آخرش خوش است

باستانی پاریزی- دکتر در تاریخ

استاد تاریخ دانشکده ادبیات تهران

انشارات علم

بها:16500 تومان

700 صفحه


شاهنامه درختی گشن بیخ و بسیار شاخ

شصت سال پیش وقتی نخستین کنگره فردوسی در ایران تشکیل شد ، خاور شناس معروف روس بِرتِلس گفت:«.. تراژدی زندگانی فردوسی، با تراژدی خود ملت ایران، به هم آمیخته بود..»


کتاب با مقدمه ای از سخنان برتلس آغاز می گردد. باستانی پاریزی در آبان 1348  مقاله ای در  مجله ای می نویسند به گفته ی خودشان هنوز مرکب مقاله خشک نشده از گوشه و کنار شواهد گوناگونی به دستش می رسد ابتدا فصلی از کتاب «نای هفت بند» و سپس به صورت کتابی با هشتصد صفحه می رسد .

در این کتاب  ضمن تجلیل و یاد آوری از مقام  کسانی که به طریقی در کار شاهنامه بوده اند ، از داخلی و خارجی ،چپ و راست ،کارگز و کارفرما...پایانی  ناخوش را از آنها نوشته است.در واقع به این روش خواسته است قطره ای از تراژدی زندگی فردوسی و هم تراژدی تاریخ ایران را چاشنی آن کرده باشد.

این کتاب در بر دارنده اطلاعات بسیار زیادی است که بسیار خواندنی  و جالب است به خصوص که گاهی قلم شیرین استاد با نازک بینی و طنزی شیرین  همراه است.

این کتاب می تواند به عنوان یک مرجع هم شیرین و هم تلخ و شاید بسیار واقعی  براین فرهنگ ویرانه ی ما باشد. کتاب مرا به یاد پدر نادر در فیلمی که این روزها در جهان مطرح است می اندازد.



ادامه مطلب ...

بدرودی دیگر


1305-1390

ابراهیم یونسی، یکی از بزرگترین ادیبان میهنمان، بدرودی گفت و ..... برفت.

ابراهیمی دیگر، سرافراز از آتش گذشت.

در ایرانشهر از وی بخوانید.

***

بانه و تجلیلی در خور از  فرزند یگانه خویش


جمعه بیستم بهمن ماه نود خورشیدی



مستقبلین در ورودی شهر







در راه گورستان سلیمان بگ



عکس ها از اینترنت

عکس آخر هم ترکیبی از عکسی در بعد از بیست و سه و ابراهیم یونسی

کوه آربابا با نگاهی از سلیمان بگ

به کوشش وبسایتی با ذوق


***


*محمود دولت آبادی نوشت:

مویه نمی کنم ........


خودم را نکوهش می کنم. ابتدا خودم را نکوهش می کنم و بی درنگ این برزخ سرد شرایط را که حداقل های روابط انسانی ما در حوزه های هنر و ادبیات را فرو کاست، چنان و چندان که "فترت" خود یک اصل پذیرفته شده شد و این که مثلن من ندانم ابراهیم یونسی پیش از رفتن، چندی هم در بیمارستان بستری بوده است. دو هفته است که از خود می پرسم" راستی یونسی چطور است؟" و می گردم شماره ی تلفنش را پیدا کنم و پیدا نمی کنم. می پرسم تلفن یونسی؟ اما کسی نمی شنود. شاید باز هم در خاموشی پرسیده ام.

................

................

فقدان او تداعی می کند بهترین هایی را که یافته ام و از دست داده ام در این سفر عمر پس -به فرض محال- اگر بار دیگر تکرار زندگی میسر می بود، باز هم می گشتم و می جستم و می یافتم آدمیانی را که اگر چه اندک بودند اما بسنده بودند.  هم در خود و هم برای من که در همه ی عمر در به در، در طلب بوده ام.

خودم را نکوهش می کنم، اما برای یونسی مویه نمی کنم، به او فخر می کنم.


*روزنامه ی شرق بیستم و بهمن ماه نود خورشیدی

متن کاملن یادداشت محمود دولت آبادی


یک آسمان نگاه

 یک آسمان نگاه - دفتر اول

 

یک آسمان نگاه - دفتر اول 

فرشته کاملان  

 

 طراح جلد و صفحات:شهرزاد توکلی

 

تاریخ انتشار : بهار 90  انتشارات: آهنگ فلم 

بها: 6000 تومان   

یک آسمان نگاه  در آدینه بوک

این کتاب مجموعه ای از عکس نوشته های نویسنده است . نمی دانم ابتدا عکس گرفته و بر آن نوشته و یا برعکس.  

نوشته هایش نشان از تجربه های عمیق و اندیشه های نابش دارد. هر چه بیشتر می خوانی اش احساس آشناتری به تو دست می دهد.  

خیال... آرزو  

آهسته بلند می شوم... پاورچین پاورچین 

بدون اندک صدایی پبش تو می آیم 

نه، حضورم را حس می کنی. 

... آهسته باز می گردم،

بدون اندک صدایی!

شاید خواب مرا می بینی... شاید... 

 

طبیعت چیزی که این روزها رویارویی با آن برای انسان بسیار آسان شده و در برابرش لذت های با طبیعت بودن را از دست داده است و همچنین تاثیری که طبیعت می تواند بر جسم و جان آدمی بگذارد، و فرشته با طبیعت پیوندی نزدیک دارد این را در بیشینه عکس ها و حرف هایش می توان دید.