کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

ده رمان برتر تاریخ ادبیات به انتخاب منتقدین روزنامۀ تلگراف

این لیست قطعاً نمی تونه ملاک باشه، اما خوبیش اینه که یه تعداد رمان خوب رو بهمون معرفی می کنه:


1. فلش من - جرج مک دونالد فریزر

2. جنگ و صلح - لئو تولستوی

3. استاد و فرمانده - پاتریک اوبرایان

4. ایوانهو - والتر اسکات

5. وراث - ویلیام گولدینگ

6. گل آبی - پنه لوپه فیتزجرالد

7. احیاء - رز ترمین

8. نو زایش - پت پارکر

9. دختری با گوشواره های مروارید - تریسی شوالیه

10. وولف هال - هیلاری منتل


من فقط چهار تاشونو خوندم! نمی دونم بقیه رو میشه گیر آورد یا نه، اما شنبه که برم انقلاب دنبالشون می گردم.

سیرک دکتر دو لیتل


نام  کتاب: سیرک دکتر دولیتل (داستان های 6)

نویسنده: هیولا فتینگ

مترجم: محمد قصّاع

نشر: محراب قلم، 1386

380صفحه

یک دکتر متخصص و مشهوردر غرب عاشق حیوانات است و برای آسایش آن‏ ها هر کاری می کند. دکتر دو لیتل کارش را در غرب رها می کند و با حیوانات هم نشین می شود. او زبان حیوانات را می فهمد و با آن ها به زبان خودشان صحبت می کند. این دکتر خوشقلب با همه خوبی هایش از مفهوم پول چیزی نمی فهمد. توتو، جغد حسابدار و دب دب، اردک خانه دار هم نمی توانند معنی پول را به او بفهمانند. پول برای او یعنی وسیله ای برای آسایش و آرامش حیوانات. دکتر حاضر می شود سوفی، فک اهل آلاسکا را به کشورش فراری بدهد و بعد هم به اتهام قتل زنش دستگیر و زندانی شود. او انجمن اسب های پیر را راه می اندازد. روباه ها را از دست سگ های شکارچی توی جیب و لباسش پنهان می کند.

 دکتر جان دولیتل مردی راستگو و مهربان است و همه دوستش دارند فقط، فاتیما زن متقلب مارباز و براون دارو فروش دروغگو، او را دوست ندارند و کینه اش را به دل می گیرند.

دکتر برای به دست آورن پول و پرداختن بدهی اش وارد سیرک بلوسام می شود فقط برای مدتی کوتاه اما، وضعیت ناگوار زندگی حیوانات و ماجراهای بعدی باعث می شود او در سیرک بماند و بعدتر بازیگران سیرک او را به عنوان مدیر سیرک انتخاب کنند. دکتر بهترین نمایش ها را با حیواناتش ترتیب می دهد. از نظر او «ما در نمایش حیوانات، به حضور انسان ها ومربی نیاز نداریم. هرکول و هاپ و بندبازها فرق می کنند. آن نمایش ها مال انسان هاست، جایی که بازیگران انسانی مهم اند. اما در تماشای یک مرد احمق که با شلاق شیری را به انجام کارهای ساده وامی دارد، چه لطف و لذتی هست؟ به نظر می رسد که مردم فکر می کنند حیوانات فکر ندارند. اگر جانوران را به حال خودشان بگذاریم می توانند نمایش های بهتری را اجرا کنند. اما قبل از آن، باید به آن ها بگوییم که انسان های تماشاگر از چه چیزهاییی خوششان می آید؛ به خصوص حرکت ها و     نمایش های خنده دار و مضحک. حس طنز جانوران از انسان ها خیلی بیش تر و قوی تر است؛اما انسان ها احمق تر از آن اند که بتوانند حرکات خنده آور جانوران را که برای سرگرمی همدیگر انجام می دهند، درک کنند و بفهمند. در اغلب موارد، من باید سطح کار حیوان ها را تا سطح فهم انسان ها پایین بیاورم تا شیوه ی طنز و شوخی هایشان را ضعیف و ساده بکنند. در غیر این صورت، مردم شاید معنی حرکت های آن ها را نفهمند.» صص 377 ـ 379.