کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

با آخرین نفس هایم



با آخرین نفس‌هایم

 لوییس بونوئل

 برگردان، علی امینی نجفی

 464 صفحه، تیراژ 2000، 1396، کتاب‌سرای نیک

 39000 تومان

 ***

 در ابتدای  فیلم شبح آزادی، ساخته‌ی نویسنده، این جمله را می‌بینیم:

 "تمامی شخصیت‌های این فیلم، تخیلی هستند. هرگونه تشابهی به شخصیت‌های واقعی، مرده یا زنده، کاملا عمدی است."

 در کتاب با آخرین نفس‌هایم، ولی تمام شخصیت‌ها واقعی هستند. همه‌ی کسانی که روزی وارد زندگی بونوئل شده‌اند و نقشی  بازی کرده‌اند. آدم‌هایی که چه بسا وارد فیلم‌هایش هم شده اند. فیلمهایی که وقتی آن‌ها را بدون دانستن ریشه‌ی اتفاقات آن‌ها، نگاه می‌کنیم، میزان تخیل موجود در آن‌ها چه بسا بیشتر از میزان واقعیت است. ولی همه واقعی هستند.

 لوییس بونوئل یک فیلمساز نئورالیست است. در چند ماه‌ی آخر عمر که اسیر سرطان شد،  این کتاب را نوشت و تمام نکات خیالی فیلم‌هایش را در این کتاب آورد. هر بار که نامی از فیلمی می‌برد و اشاره به سکانسی از فیلم می‌کند، آن سکانس را پیدا کرده و نگاه می‌کنم. فیلم‌هایی که بیش از چهل سال پیش، گاه تک و توک بر پرده‌ی سینماها دیده‌ام و اکنون به مدد دنیای اطلاعات در مونیتور چند اینچی و هرگاه که بخواهم، می‌بینم.

 برای آشنایی با این غول هنر سینما و نه صنعت سینما، و نیز آشنایی با ترفندهایی که امروزه به نام سینمای نئورالیسم بونوئل می‌شناسیم، همین‌طور اشاراتی به آدم‌های بزرگی که هم عصر او بودند،  این کتاب را با برگردان خوب ِ علی امینی نجفی بخوانید.

زنی با موهای قرمز



زنی با موهای قرمز

اورهان پاموک

برگردان، رویا پورمناف

نشر هونار، چاپ دوم، 240 رویه، 18000تومان

***

یکی از کتاب‌های اورهان پاموک. تمامی نوشته‌های او را می‌توان خواند. نوشته‌ی بد ندارد. به روایتی حتا بعد از گرفتن نوبل، بهتر هم نوشته است.

کتاب با نگاهی به پدرکشی و پسرکشی، در تاریخ نوشته شده است. نمونه‌ی اولی اودیپ شهریار نوشته‌ی سوفوکل است و نمونه‌ی دومی، داستان رستم و سهراب از شاهنامه‌ی فردوسی.

در تمام طول تاریخ بشر این دو نمونه بوده‌اند. مردم کوچه و بازار را در نظر نگیرید. وقتی منافع یکی از این دو در خطر دیگری باشد، شک نکنید که یکی دیگری را از پای در می‌آورد. بعدش هم چه بسا اشکی هم به پای این عمل خودش بریزد. بسیاری از این قتل‌ها هم به زندان و اعدام منجر نمی‌شود. چرا که قاتل معمولن در مسند قدرت می‌نشیند و خودش است که حکمی را جاری می‌کند یا نمی‌کند. به تاریخ مراجع کنید. بسیار از شاهزادگان کشور خودمان، پدرانشان را کشته و به جای آن‌ها بر تخت نشسته‌اند. و یا عکس این، شاه همین که به قدرت رسیده، همه‌ی شاهزادگان را کشته است. و یا اگر هم نکشته باشد، کور کرده است. ولی در این میان، فقط رستم است که مورد اشاره و زبانزد مردم است. چرا که رستم، شاه نبود. سهراب ثمره‌ی یک شب در کنارهم بودن رستم و تهمینه بود. سهراب تا وقتی به دست پدرش کشته شد، رستم هیچ خبری از او و از مادرش نگرفت. و یا اودیپ شهریار که پدرش را کشت و با همسرش ازدواج کرد. یعنی با مادر خود.

این ها کلیات این کتاب هستند. نمونه ای از این دو. اسطوره‌هایی مانند این‌هایی که نوشتم، همه ریشه در واقعیت داشته و دارند. اگر خیال محض بود نامشان می‌شد افسانه. این روزها بسیار از نویسندگان و فیلم‌نامه نویسان با توجه به این اسطوره‌ها کتاب و فیلم می‌نویسند. از جمله اروهان پاموک که این کتاب را نوشته است. هر یک از ما حداقل یک فیلم دیده و یا کتابی خوانده که غیر از رستم و اودیپ قهرمانان دیگری داشته‌اند که قتل بین پدر و پسر را نشان داده و یا نوشته باشند. هرچند بسیاری از آن‌ها این روزها ریشه در مسائل و ارتباطات عشقی دارند. بگذریم. مثال نزنم بهتر است.

اشاره‌ای هم به  نویسنده در جایی و در مورد کتاب "نام من سرخ" بکنم. می‌گوید:

"در تمام مدت نوشتن، تنها کتابی که می‌خواندم شاهنامه فردوسی بود." این را فکر می‌کنم در یادداشتی که بر "نام من سرخ" نوشته‌ام هم، آورده‌ام. اورهان فکر می‌کنم نسبت به خیلی از ما ایرانیانِ حتا کتاب‌خوان، شاهنامه را بیشتر فهمیده و سطر به سطرش را برای خودش باز کرده است.

کتاب را بخوانید. کتاب‌های آقای پاموک از آنجا که یک‌راست از زبان ترکی به فارسی برگردانده می‌شوند، نسبت به آن‌هایی که بعد از دو یا سه بار برگرداندن به زبان دیگر، فارسی می‌شوند، به اصل نوشته نزدیک تر است.

مردی که کشتمش



مردی که کشتمش

برگردان، اسدالله امرایی

222 صفحه، نشر افراز

***

مردی که کشتمش مجموعه‌ای است از داستان‌های کوتاه نویسندگان آمریکایی. بعضی از آن‌ها آشنا و بعضی دیگر، نه. البته از نظر من.

کتاب با نام یکی از داستان‌ها منتشر شده و این در واقع یک نام ایرانی است. انتخاب‌ها از اسدالله امرایی است و هر کدام در نوع خودشان خواندنی.

نویسنده‌ی داستان کوتاه مردی که کشتمش تیم اوبرایان است.هنوز می نویسد.

از کسان دیگری هم در این کتاب می خوانیم:
وودی آلن، پرل س. باک، ریچارد براتیگان، ....

کار خوبی که آقای امرایی در این میان کرده اند اینست، قبل از هر داستانی چند خطی در مورد نویسنده نوشته اند. چیزی که معمولن کمتر خواننده ای در این زمینه می داند و یا اصلن به فکرش می رسد که به دنبالش برود.

کتاب را می توانید در کمتر از یک ماه یا دقیقتر بگویم، بیست روز، بخوانید. اگر روزی فقط یک داستانش را بخوانید و باقی اوقاتتان را با گوشی هم‌راهتان بگذرانید

مردان بدون زنان


مردان بدون زنان

ارنیست همینگوی

برگردان اسدالله امرایی

نشر افق- چاپ اول 1388- 222 رویه – 4500 تومان

***

شنیده‌اید کورها سیگار نمی‌کشند؟ چون بیرون آمدن دود را نمی‌بینند

***

این کتاب مجموعه‌ای از چهارده داستان کوتاه از مشهورترین نوشته‌های ارنست همینگوی است. در این داستان‌ها بیشتر قهرمانان مرد هستند. یا کلن نامی از زنان در این‌ها نیست. اگر هم باشد در حاشیه هستند. این که خوبست یا نیست را به عهده‌ی خواننده می‌گذارم. چند روز پیش کتابی هم با همین نام از هاروکی موراکامی دیدم. شاید او این کتاب را دوست داشته و خواسته خودش هم کتابی به این نام داشته باشد. البته نام آن مردان بدون زن بود که اصلش همین زنان است ولی ناشر (شاید) خواسته زن بنویسد.

جمله‌ای که در بالا نوشتم را دوست دارم. این جمله از داستان حالا دراز می‌کشم انتخاب شد.
برگردان کتاب هم‌چنان‌که قبلن هم نوشته‌ام خارج از توصیف است و بی هیچ نگرانی می‌توانید کتاب را بخوانید.

این هم نام داستان‌ها:

1 – کله شق

2 – در کشوری دیگر

3 – تپه‌هایی مثل فیل سفید

4 – آدمکش‌ها

5 – وطن به تو چه می‌گوید؟

6 – مسابقه‌ی پنجاه هزار دلاری

7 – بازجویی ساده

8 – ده نفر سرخپوست

9 – قناری سوغاتی

10 – حکایتی از آلپ

11 – مسابقه‌ی سرعت

12 – امروز آدینه است

13 – قصه‌ای پیش پا افتاده

14 – حالا دراز می‌کشم

شهر هم‌نوازان سپید


بختیار علی


در خلاء محض غول‌های ادبی و در دوره‌ی نبود قله‌های رفیع در رومان نویسی، بی‌شک بختیارعلی غول بزرگ ادبیات و یکی از قله‌های بلند داستان‌نویسی در جهان است. اینک تنها پس از چهار سال می‌توان لقب شاهکار ادبیات کرد را از "آخرین انار دنیا" گرفت و به اثر تازه‌اش "شهر هم‌نوازان سپید" داد. " این کتاب مهم‌ترین رومان در ادبیات کرد است.
"شیرکو بی‌کس، در زمان انتشار کتاب"

شهر هم‌نوازان سپید

اثر بختیار علی – برگردان الهه قاسم زاده

نشر دات – چاپ اول – 2000 نسخه – 580 صفحه 1395 – 38000 تومان

یک گل سرخ برای امیلی



یک گل سرخ برای امیلی

ویلیام فاکنر

برگردان: نجف دریابندری

نشر نیلوفر – چاپ پنجم– 1385 – 245 صفحه  – 2900 تومان

***

کتاب شامل شش داستان کوتاه است:

1 – یک گل سرخ برای امیلی

2 – انبار سوزی

3 – دو سرباز

4 – طلا همیشه نیست

5 – سپتامبر خشک

6 – دیلسی

قلم ویلیام فاکنر به یک طرف و برگردان نجف دریابندری به یک طرف باعث شده که این کتاب خیلی زود خوانده و تمام شود ولی هر از گاهی می خواهید به عقب برگردید و دوباره بعضی از قسمت‌ها را بخوانید. چرا؟ چون متن بسیار مشروح نوشته شده است. هر یک از قهرمانان داستان برای خودشان داستانی دارند که به سادگی نمی‌توان آن‌ها را شناخت. گاهی پایان داستان حدس نمی‌توانید بزنید. ولی خود من این طول و تفصیل‌ها را دوست دارم. کمی از هوای یک صبح از دیلسی می‌خوانم و پیشنهاد می‌کنم که کتاب را بخوانید.

سپیده صبح سرد و بی رمق دمید. دیوار رونده‌ای بود از روشنایی خاکستری که از شمال شرقی آمد و به جای آن که آب شود انگار به ذرات زهرآگین غبار مانندی تجزیه می‌شد که وقتی دیلسی در کلبه را باز کرد و بیرون آمد مثل سوزن توی تنش فرو رفت و از جای نیش آن‌ها نه آب، بلکه چیزی شبیه به روغن نیم ماسیده بیرون می‌زد. ......

پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد


پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

نوشته‌ی: ریچارد براتیگان

برگردان: حسین نوش آذر

انتشارات مروارید – چاپ سوم – 1388 – 170 صفحه – 2800 تومان

***

اولین چیزی که از ریچاردبراتیگان قبل از خواندن کتابهایش می‌شنویم این است که: متولد 1935 است و در 1984 یغتی حدود پنجاه سالگی خودکشی کرده است.

براتیگان به نظر می‌رسد از آن دسته نویسندگانی است که آمده و تا بلد بوده و به ذهنش می رسیده نوشته و موقع مرگ احساس کرده که تمام شده است. یا دیگر حوصله ادامه دادن نداشته.

رومان طولانی دارد کوتاه دارد و طنز و شعر نیز به هم چنین. نوشته های اون را همه می توانند بخوانند بی که خسته شوند و بخواهند کتاب زود تمام شود و چیز دیگری را شروع کنند. این کتاب نیز گویای درستی این نظرم است. بخوانیدش. کلن ریچارد براتیگان را بخوانید ولی مانند او خودتان را تمام نکنید. این تمام شدن را من نمی پسندم. نویسندگان بنام خیلی از آثار برتر خودشان را بعد از شصت سالگی نوشته‌اند. براتیگان ولی این کار را نکرد چون به آن سن نرسیده خودش را تمام کرد.

از پشت جلد چند خطی برایتان می‌نویسم:
"پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد" آخرین کتابی است که وی دوسال پیش از مرگش منتشر کرد. جهان این داستان هم مانند داستان‌های براتیگان در نخستین دوره‌ی آفرینش ادبی اش یک جهان اساطیری است. این داستان از رومان های تلفیقی براتیگان و از برخی لحاظ یک داستان کاملن سینمایی است. در این داستان تلاش می کند از دریچه چشم یک مرد چهل دو ساله که وقایع کودکی اش از پنجسالگی تا دوازده سالگی را مرور کرده و سال های پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا را بازآفرینی کند.

 

شهر هم‌نوازان سپید



شهر هم‌نوازان سپید

بختیار علی

برگردان: الهه قاسم زاده

نشر دات – 1395 – 580 صفحه  – 38000 تومان

***

از روی جلد با آن نوشته‌ی "شاهکار نویسنده ....." می‌گذرم. با تاکید بر این که در اینجا گویی جز این، جمله دیگری به ذهن طراحان روی جلد کتاب ها نمی‌رسد. چرا که زین پس، این کتاب باید راهنمای خوانندگان برای رفتن سراغ "آخرین انار دنیا باشد". چرا؟

بگذارید از شیرکوبی‌کس وام بگیرم. می‌گوید:


"در خلاء محض غول‌های ادبی و در دوره‌ی نبود قله‌های رفیع در رومان نویسی، بی شک بختیار علی، غول بزرگ ادبیات و یکی از قله‌های بلند داستان نویسی در جهان است. اینک تنها پس از چهار سال می‌توان لقب شاهکار ادبیات کرد را از "آخرین انار دنیا" گرفت و به اثر تازه‌اش، " شهر همنوازان سپید داد. این کتاب مهم‌ترین رومان در ادبیات کرد است."

دوازده داستان سرگردان


دوازده داستان سرگردان

گابریل گارسیا مارکز

برگردان: بهمن فرزانه

نشر ققنوس – 1393 – 200 صفحه – 8500 تومان

***

همان‌گونه که از نام کتاب پیداست، این کتاب دوازده داستان کوتاه است. و سرگردان. و چرا سرگردان؟ خود مارکز در مورد آن‌ها می‌گوید این ها را تایپ می‌کردم و پاره می‌کردم. در واقع بین میز کار من و صندوق زباله همیشه داستان‌هایی بودند که سرگردان بودند. و این دوازده داستان در واقع از این سرگردانی نجات یافتند و منتشر شدند.

کتاب از نوشته‌های اولیه و دوران جوانی مارکز است و پختگی آثار بعدی وی را ندارد. زمانی که ساکن اروپا بود. ولی برای دیدن سیر تکامل کاری او خواندنش دلچسب است. جز یکی دو تا که از نظر من کلن چنگی به دل نمی‌زنند،باقی آن‌ها حال و هوای نوشته‌های پخته‌ی او را دارد. ولی  کماکان این‌ها هم سرگردانند. آن‌هایی که با ستاره مشخص کرده‌ام را بیشتر  از همه دوست داشتم.

در کتاب این ها را می خوانید:

آقای رییس جمهور، سفر بخیر

قدیسه

هواپیمای زیبای خفته *

خواب تعبیر می‌کنم *

فقط آمدم تلفن کنم

وحشت‌های ماه اوت

اتومبیل مشکی *

هفده انگلیسی مسموم شده

باد سرد شمالی

تابستان سعادتمند خانم فوربس

نور مثل آب است

رد خون تو روی برف.

 

با کلیک روی "خواب تعبیر می‌کنم"  می توانید آن را به صورت صوتی با صدای خودم گوش کنید.

 

مرگی بسیار آرام


مرگی بسیار آرام

سیمون دوبوار

برگردان سیروس ذکاء

نشر ماهی – چاپ دوم 1393 – جیبی – 128 صفحه – 7500 تومان

***

کتاب در باره‌ی مرگ مادر خانم دوبوار است. یعنی خانم دوبوار. موفق در بازتاب آن‌چه که بر آدمیان می‌گذرد هنگامی که کسی را در بستر مرگ دارند. هرچند همه مانند سیمون نمی‌توانند آن‌چه را که رخ می‌دهد به بهترین شیوه بنویسند و چه بسا خاطراتی که هم‌راه با بیمار می‌میرند و دفن می‌شوند. این خاطرات شاید کمکی به دیگران باشد وقتی گرفتار این معضل می‌شوند، شاید هم نه. ولی شنیدنشان حداقل یک درد مشترک است بین خوانندگان، چه با آن برخورد کرده باشند و چه بعدها برخورد کنند. و این که با بیماری که می‌داند از روی تختی که بستری شده است پایین می‌آید و زندگی را به شکلی که قبل از بیماری داشت از سر می‌گیرد یا نه، چگونه باید برخورد کرد. یا بیمارانی که این را هم به تصویر نمی‌کشند. و شاید حتا ندانند بیمارند و همیشه در این حال و هوا زندگی کرده اند و تا همیشه زندگی خواهند کرد.

کتاب را همه باید بخوانند. چرا که بسیاری از ما دیر یا زود با این پدیده برخورد می‌کنیم. یا کرده‌ایم.

اشاره به برگردان خوب سیروس ذکاء بکنم و نیز یادآور بشوم که قطع جیبی کتاب آن را مناسب گذاشتن در جیب کرده که هرگاه فرصتی برای خواندنش پیدا کردیم، در دسترس باشد.

یادداشت را با باور خانم دوبوار به علت مردن انسان‌ها به پایان می‌برم. باقی کتاب را بروید و بخوانید.

"انسان بدین سبب نمی‌میرد که به دنیا آمده، زندگی کرده و پیر شده. بلکه به علتی می‌میرد. هیچ مرگی طبیعی نیست."


داشتن و نداشتن



ارنست همینگوی

داشتن و نداشتن

ارنست همینگوی با برگردان پرویز داریوش

***

داستان در باره‌ی زندگی مردمی است در بندری آمریکایی و بسیار نزدیک به کوبا. در سال‌های قبل از انقلاب کمونیست‌های آنجا. ولی با کم و بیش مبارزاتی که بهرحال در هر مرز و بومی همیشه بوده و در نهایت با تغییرات کمی به کیفی، همه گیر شده و به کلی تیشه بر ریشه‌ی حاکمیت دیکتاتوری قبلی زده است. این که جایگزین آن مبارزات چه شده؟، مطرح نیست.

انقلابیون کوبا برای فراهم کردن هزینه انقلاب، به بانک‌های امریکایی دستبرد می‌زدند و بعد، با برنامه ریزی از قبل، قایقی ماهی‌گیری کرایه می‌کردند و در فرصتی با آن قایق خودشان را به کوبا می رساندند. در نزدیکی کوبا، و همین‌که می‌دانستند خطری تهدیدشان نمی‌کند، همه‌ی سرنشینان و نیز کاپیتان قایق آمریکایی را می‌کشتند و ............ کمی بعد دوباره روز از نو و روزی از نو. با تیمی دیگر و وسوسه کردن قایقی دیگر و سرنشینانی دیگر.

نمی‌دانم این جنایات در کجای تاریخ ثبت شده است؟ ولی داشتن و نداشتن نوشته‌ی ارنست همینگوی، چند تایی از آن‌ها را به ثبت رسانده است. گیرم، بعد از به قدرت رسیدن حاکمان کنونی این جزیره، فیدل کاسترو عکسی هم در دیداری با او انداخته باشد. آن‌هم با علم به آن‌چه در این کتاب، و در باره‌ی این خشونت‌ها به ثبت رسید. این که در پس دوربین، بین این دو چه رد و بدل شده؟، در تاریخ و تا ابد مدفون شده است.

خطی از کتاب:

یک جراح نمی‌تواند وفتی مریضی را عمل می‌کند از ترس آزردن بیمار دست از کار بکشد.

اما، چرا تمام عمل‌های زندگی بدون داروی بیهوشی انجام می‌شوند؟