کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

مرشد و مارگریتا


  

 عصری با بولگاکف



بولگاکف از نویسندگان و نمایش‌نامه‌نویسان مهم قرن بیستم روسیه است که سال‌ها آثارش اجازه‌ی انتشار نیافتند و طنز او موجب شد تا مورد بی‌مهری نظام استالین واقع شود. از بولگاکف آثار متعددی به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است که رمان «مرشد و مارگریتا» از مشهورترین آن‌هاست که پس از مرگش در سال ۱۹۶۷ منتشر شد.

نشست هفتگی شهر کتاب در روز سه‌شنبه ۳۰ آبان ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی آثار بولگاکف اختصاص دارد که با حضور یوری ایوانوویچ آرخیپوف (منتقد برجسته‌ی روسیه)، فرزان سجودی، آبتین گلکار و مهناز صدری در مرکز فرهنگی شهرکتاب، خیابان شهید بهشتی، خیابان احمد قصیر، نبش کوچه سوم برگزار می‌شود و ورود برای علاقه‌مندان آزاد است

 

 

 

 

 

 

 

 

مرشد و مارگریتا

نوشته‌ی: میخاییل بولگاکف

برگردان: عباس میلانی

نشر: فرهنگ نشر نو

چاپ نهم – 444 رویه – 7500 تومان

تیراژ: 5500 نسخه

***

چند برگی از کتاب را در این‌جا بشنوید.

مقدمه‌ی عباس میلانی بهترین شکل معرفی این کتاب است. آن را در زیر بخوانید:

این کتاب را شاید بتوان از آثار شگفت انگیز ادبیات جهان به حساب آورد. در زمانی که ادبیات فرمایشی تسمه از گرده‌ی ادبیات شوروی کشیده بود و عرصه را به چهره‌های درخشان ادب روسیه تنگ کرده بود، بولگاکف دوازده سال آخر عمر خود را صرف نوشتن رمانی کرد که به زعم بسیاری از منتقدین، با کلاسیک‌های تاریخ رومان پهلو می‌زند و بی تردید در زمره‌ی درخشان‌ترین آثار ادبیات تاریخ روسیه به شمار می‌رود.


ادامه مطلب ...

خاطره ای در درونم است

خاطره ای در درونم است    

  

گزینه ی شعرهای عاشقانه  

    

آنا آخماتوا   

  

ترجمه ی احمد پوری   

 

نشر چشمه   

 

۱۲۴ صفحه   

 

۲۵۰۰ تومان  

  


زمانی که آخماتوا اولین مجموعه ی شعر خود به نام شامگاه را در ۱۹۱۲ منتشر کرد ۲۳ سال داشت و نامش در محافل ادبی آنزمان سر زبانها بود . از او چندین شعر در نشریات ادبی چاپ شده بود و دوستی او با گومیلیف یکی از شاعران جنجالی و مطرح آن روزها بر شهرت او افزوده بود . روسیه در تب و تاب انقلاب و تحولات عمیق بود . نیروی مخالف تزار پس از شکست در انقلاب ۱۹۰۵ نفس را برای تهاجمی گسترده تازه می کرد . شعر روسیه در آن سالها تحت 

 سیطره ی مطلق سمبولیزم به سرکردگی بریوسف و الکساندر بلوک بود .  

..... 

..... 

از مقدمه ی مترجم

ادامه مطلب ...

مرشد و مارگریتا

مرشد و مارگریتا(Master & Margarita)
نویسنده: میخائیل بولگاکف
مترجم: عباس میلانی
ناشر: فرهنگ نشر نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 443 

 

این کتاب را سه سال پیش از کتابخانه امانت گرفتم .ترجمه اش از نخستین کارهای عباس میلانی است که خیلی ترجمه ی روانی نیست و لی نویسنده چنان محکم نوشته است که اثر فراموش نشدنی خود را بر خواننده می گذارد . 

دوست گرامی ام شهرام عدیلی پور نقدی بر این رمان روسی نوشته است که در سایتهای «گویا» و «جن و پری» منتشر شده است  با وجود قلم توانای او نیازی به دراز گویی نمی بینم.شما را به خواندن آن فرا می خوانم: 

 

ادامه مطلب ...

ابلوموف - ایوان گنچارف

Ivan Goncharov ایوان گنچارف - ابلوموف

آه بروتوس، تو هم برای من جز عذاب نمی‌خواهی.

"ژولیوس سزار، شکسپیر"

بیماری بی ارادگی و اعتماد بنفسی.بیماری تنبلی. تن آسایی. بیماریی که در طول تاریخ زندگی بشر دوست داشتنی ترین نوع بیماری بوده است. بیماریی که هر یک از ما کم و بیش مبتلا به آن هستیم. بیماری ابلومویسم. نام قهرمان رمان جاودانه ایوان گنچارف. نامی که تا چاپ این کتاب وجود نداشت ولی بعد از نشر ابلوموف صاحب نام شد.

ابلوموف نهایت تنبلی است. نهایت عدم تحرک است. ایوان گنچارف رمانی می‌نویسد و تصویری از آن‌چه که گوگول در جایی و در یک پاراگراف می‌نویسد به دست می‌دهد. تصویری از روسیه قبل از انقلاب کبیر اکتبر 1917.

نیکلای گوگول می‌گوید:

ادامه مطلب ...

بهترین داستان های کوتاه آنتون چخوف

زندگی آنتون پاولوویچ چخوف بسیار کوتاه بود، تنها چهل و چهار سال. او در سال ۱۸۶۰ در روسیه به دنیا آمد و چناچه پدربزرگش – که یک برده بود – آزادی خود را در قبال ۱۵۰۰ روبل نخریده بود، او هم ناچار بود بردگی کند.

 

چخوف خیلی زود کارش را بعنوان نویسنده شروع کرد و در سن سی سالگی یکی از مشهورترین و بزرگترین نویسندگان روسیه بود و حتی جایزۀ ادبی پوشکین را نیز تصاحب کرد.

 

اولین داستان کوتاه چخوف در سال ۱۸۸۰ در نشریۀ "سنجاقک" به چاپ رسید. صدها داستان، نمایشنامه، قطعۀ طنز و آگهی تجاری از او بر جای مانده که هر کدام از آنها در جای خود از اهمیت فراوانی برخوردارند.

 

او یکبار به یکی از دوستانش گفت: "می دونی من چطوری داستان می نویسم؟". سپس به میزی که روبرویش بود نگاهی انداخت و با اشاره به یک زیر سیگاری گفت: "آهان! ببین، داستان همینجاست! فردا برات یه داستان می نویسم به اسم زیر سیگاری! به همین سادگی!".

 

کتاب "بهترین داستان های کوتاه چخوف" با گزیده، ترجمه و مقدمۀ احمد گلشیری توسط انتشارات نگاه چاپ شده شامل ۳۴ داستان کوتاه از بهترین آثار چخوف است که بین سال های ۱۸۸۴ تا ۱۹۰۳ نوشته شده اند. هر داستان بین ۵ تا ۱۵ صفحه است و کاراکترهای مختلف را در شرایط گوناگون به رشتۀ تحریر درآورده است.

 

یکی از زیباترین داستان های این مجموعه داستانی است به نام "خواب آلود". این داستان، بخشی از زندگی یک دختر نوجوان را روایت می کند که در خانه ای کنیز است. از صبح تا شب باید به کارهای خانه رسیدگی کند و شب تا صبح هم کنار گهوارۀ کودک صاحبخانه بیدار بنشیند و گهواره را تکان دهد. اگر برای لحظه ای خوابش ببرد نوزاد شروع می کند به گریه کردن و آنگاه است که مرد یا زن صاحبخانه او را به باد کتک می گیرند. با طلوع خورشید هم دوباره کارهای خانه شروع می شود: نظافت، پخت و پز، آوردن آب، خرید،... . یک شب، هنگامی که کنار تخت نوزاد نشسته و آنرا تکان می دهد راه چاره را پیدا می کند: از بین بردن بچه! هر چه بیشتر فکر می کند، بیشتر مطمئن می شود که تنها دلیل بدبختی هایش این نوزاد است و باید او را از میان بردارد. بالش را روی صورت نوزاد می گذارد و فشار می دهد...

 

چخوف این داستان را با چنان مهارت و ظرافتی تعریف می کند که می توانیم بطور کامل احساسات دختر را درک کنیم و با او همراه شویم. فلاش بک هایی که طول در داستان وجود دارد و ماجرای مرگ پدر و مادر و انتقال دختر از روستا به شهر و نهایتا کنیزی در آن خانه را روایت می کند ما را با شخصیت و گذشتۀ این دختر بیشتر آشنا می سازد. هنر چخوف در این است که این داستان را در تنها 8 صفحه تعریف کرده.

 

آنتون چخوف چهل و چهار سال بیشتر زندگی نکرد اما هنگامی که چشم از جهان فرو بست چهرۀ داستان نویسی جهان را تغییر داد و تاثیری عمیق بر نمایشنامه نویسی بر جای نهاد. آثاری ارزنده ای که از او به جا مانده هدفی پیش پای انسان نمی گذارد اما ابزاری به او می دهد برای بهتر زیستن.