ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
نام اثر: پیغمبر دزدان
گرد آورنده: دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی
ناشر: علم
درباره اثر:
کتاب در مورد شخصی به نام شیخ محمد حسن زید آبادی ملقب به پیغمبر دزدان پرداخته است. نبی السارقین از اهالی زید آباد شهرستان سیرجان در استان کرمان بود و معاصر دوران قاجار بوده و مردی صاحب ذوق - عارف و دارای خطی خوش به شمار می رفت. پیغمبر دزدان در آن اوضاع وانفسای اجتماعی و سیاسی آن دوران ، دزدی و غارت خود را وقف کمک به محرومترین اقشار اجتماع خود نموده ؛ با طنز شیوای خود و با قدرت اجتماعی و سیاسی که در « مدینه النبیِ » خود یعنی زید آباد کسب نموده بود ، ضمن زیر سوال بردن سیاستهای عمال حاکم رژیم در ایالتهای کرمان و فارس عملا انتقاد خود را متوجه افرادی می کرد که در این شرایط کنج خلوتی گزیده بودند و به زعم خود به عباداتی مشغول بوده و خود را از مردم جدا کرده بودند.
دکتر باستانی پاریزی با تحقیق در مورد وی و جمع آوری نامه و ها آثار مرتبط به آن کتاب فوق را گردآوری کرده است.
دکتر باستانی پاریزی در مورد شیخ محمد حسن معروف به پیغمبر دزدان ، در مقدمه کتاب پیامبر دزدان می نویسد:
من نمی گویم که آن عالیجناب هست پیغمبر ، ولی دارد کتاب !
مطالب بیشتر در مورد کتاب و شخص پیغمبر دزدان را می توانید در اینجا بیابید.
درباره نویسنده:
اول بار در کتاب های ادبیات دوران دبیرستان با اسم ایشان آشنا شدم و همین آشنائی باعث شد تا کتاب از پاریز تا پاریس و بعد از آن نزدیک به 21 عنوان دیگر از کتاب های استاد به کتابخانه کوچکم راه پیدا کند و به جرات می توان گفت یکی از دلچسب ترین تفریحات دوران دانشجوئیم خواندن آثار ایشان بوده- به همین دلیل همیشه دنبال فرصتی برای معرفی نویسنده مورد علاقه ام دکتر باستانی پاریزی بوده ام اما هر بار که دنبال فرصتی بودم این سعادت نصیبم نشد که نشد تا به امروز که به ناگاه در حرکتی جهادی! توانستم این کار را هر چند به طور ناقص انجام دهم. از دوستان عزیزم به خصوص جناب محسن خان به خاطر تاخیر چندین ماهه ام عذر خواهی می کنم .
محمد ابراهیم باستانی پاریزی در سوم دیماه ۱۳۰۴ در پاریز متولد شد. وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد و در عین حال از محضر پدر خود مرحوم حاج آخوند پاریزی هم بهره میبرد.
پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دو سال ترک تحصیل اجباری، در سال ۱۳۲۰ تحصیلات خود را در دانشسرای مقدماتی کرمان ادامه داد و پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۲۵ برای ادامهٔ تحصیل به دانشگاه تهران در رشتهٔ تاریخ تحصیلات خود را پی گرفت.
پاریزی به گواه خاطراتش از نخستین ساکنان کوی دانشگاه تهران (واقع در امیر آباد شمالی) است. شعری نیز در این باره دارد که یک بیت آن این است:
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم | ساکن سادهدل کوی امیر آبادم |
در ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و برای انجام تعهد دبیری به کرمان بازگشت. در همین ایام با همسرش، حبیبه حایری ازدواج کرد و تا سال ۱۳۳۷ خورشیدی که در آزمون دکتری تاریخ پذیرفته شد، در کرمان ماند.
باستانی پاریزی دورهٔ دکترای تاریخ را هم در دانشگاه تهران گذراند و با ارئهٔ پایاننامهای در بارهٔ ابن اثیر دانشنامهٔ دکترای خود را دریافت کرد.
وی کار خود را در دانشگاه تهران از سال ۱۳۳۸ با مدیریت مجله داخلی دانشکده ادبیات شروع کرد و تا سال ۱۳۸۷ استاد تماموقت آن دانشگاه بوده و رابطهٔ تنگاتنگی با این دانشگاه داشتهاست.
استاد باستانی پاریزی در مرداد ماه سال ۱۳۸۷ حکم بازنشستگی خود را، به صورتی غیرمترقبه و همزمان با بازنشستگی ۲۱ استاد دیگر دانشگاه تهران دریافت نمود.
وی یک پسر به نام حمید و یک دختر به نام حمیده دارد و در حال حاضر تابستانها را نزد دخترش در تورنتو و زمستانها را نزد پسرش در تهران سپری میکند.
بر گرفته از اینجا
سلام. بهار نو همگی مبارک( :
من از وبلاگ کتابنوشت مزاحمتون شدم که مدتی پیش فیلتر شد. اما حالا من یه وبلاگ جدید دارم که اونجام شما رو لینک کردم. این آدرسشه : ketab-nevesht.blogsky.com اگر براتون ممکنه آدرس وبلاگ منو توی لینکهاتون عوض کنید. البته اگر هنوز هم با بودنم توی لیست لینکهاتون موافقید(: ممنون
سلام
راستش در این موررد باید شخص رئیس گرامی محسن خان تصمیم گیری بفرمایند - از حضور شما ممنونم
درود
بسیار وبلاگ مفید و پرباری دارید استفاده کردم و به رسم ادب تشکر میکنم.
موفق باشید
ما هم به رسم ادب می گوئیم سپاس
سلام
عجب آدم باحالی بوده این دزده
فکر میکنم از این کتاب خوشم بیاد
________________
ممنون از پستتون . : )
بله خیلی با حال تشریف داشتند - پیغمبر نبوده زیانم لال اما به قول دکتر باستانی کتاب داشته :)
پیشنهاد می کنم با کتاب کاسه کوزه تمدن شروع کنید اگر به کتاب های تاریخی استاد علاقمندید
با احترام زیادی که برای استاد باستانی پاریزی قائل هستم، سطر چهارم از صفحهی 376 را دوباره بخوانید. به نظرتان آشنا نمیآید؟ البته این سطر در چاپهای اخیر به کتاب اضافه شده است. به درخواست دوستی از شکافتن بیشتر خودداری میکنم.
مرسی از یادآوری تان دوست عزیز
چاپ های جدید مشمول تغییرات کوچک اما ملموسی شده مخصوصا کتاب افتابه زرین فرشتگان استاد - ایشان هم از بازنشستگان اجباری دانشگاه تهران بودند
من نفهمیدم آخرش. این پیغمبر دزدان در واقع یه جورایی مانند عیارن هم بوده؟
یک جور هائی می شود گفت عیار بوده
یادم رفت بنویسم که کتاب نوشت بر تخم چشمان ما جای دارد.
از اشنایی با وبتون بسیار خوشحال شدم
چند وقتیه که برای توسعه فرهنگ کتابخوانی به اجرای یک طرح ساده روی اوردیم
خوشحال میشم از نطرات شما هم در این زمینه بهره مند شیم.
حتما خدمت می رسیم
چنین حکایتی یک جورایی انگار در همه ی فرهنگ ها وجود داره. برام جالبه. مثلن روبن هود هم همین کارو می کرده. یه جورایی زورو و ...
موافقم با شما و ایشون هم مدل وطنی و یا بهتر بگم سیرجانی ماست
جناب مهدی بهشت
یکی از بهترین وبلاگهای شما کتابهایی که می خوانیم است ...
همگی خسته نباشید
خودمان هم چون شما فکر می کنیم. البته از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان، حضور دوستان دیگر این جا را پر بار کرده. وگرنه ما آن هستیم که در وبلاق های وزین دیگرمان می بینید.
همه وبلاگهای شما عالی هستند استاد
ممنون.
ولی نه. آن یکی از همه بهتر است.
دوست عزیز وبلاگ جالب و بسیار پرمحتوایی داری.من شما رو لینک کردم و خوشحال میشم لینکم کنی
چشم.