ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
پاریس، جشن بیکران
ارنست همینگوی
برگردان، فرهاد غبرایی
کتاب خورشید، 223 صفحه، 4600 تومان
چاپ چهارم، اردیبهشت 1389
کتابخانهی پارک شفق (یوسف آباد)
***
شاید این چند خط کتاب را برای شما باز کند. همینگوی در سال 1950 به یکی از دوستان خود میگوید:
اگر بخت یارت بوده باشد تا در جوانی در پاریس زندگی کنی، باقی عمرت را، هرجا که بگذرانی، با تو خواهد بود. چون پاریس جشنی است بیکران.
گاهی بلند میشدم و به تماشای بامهای پاریس میایستادم و به خود میگفتم:
نگران نباش، قبلا نوشتهای و حالا هم خواهی نوشت. همهی کوششات باید بر این باشد که یک جملهی حقیقی بنویسی. حقیقیترین جملهای را که میدانی بنویس.
برگردان بسیار روان فرهاد غبرایی کتاب را خواندنیتر میکند. البته این چاپ به همت مهدی غبرایی و در نبود فرهاد عرضه شده است.
***
میگفت: "میتوانید جای لباس خریدن تابلو بخرید، به همین سادگی. کسی که پولش از پارو بالا نرود نمیتواند هر دوِ اینها را داشته باشد. به لباس توجهی نکنید و به مد روز اصلاٌ اعتنایی نداشته باشید و لباسهای راحت و با دوام بخرید و پول لباس را برای خرید تابلو کنار بگذارید."
گفتم: "ولی حتی اگر تا ابد هم لباس نخرم، آنقدر پول نخواهم داشت که تابلوهای پیکاسو را که دوست دارم بخرم."
***
این چند خط را در وبلاگ "صداهایی که میشنویم" با صدای خودم گوش کنید.
*دقت کرده اید؟ در زمان بروز حادثه، کاملا آگاهانه و بدون تفکر در باره نحوه فرارمان، فقط می گریزیم.
فکر کنم مهمترین بخش زندگی حفظ جان ه.
سلام قربان
ایشالا قسمت بشود حضور بلاواسطه در این جشن
ایشالله.
