کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

موزه ی معصومیت


موزه معصومیت

اورهان پاموک

برگردان، مریم طباطبائی­ها

نشر پوینده، 500 صفحه، 29000 تومان (قیمت سال 1394)

چاپ اول، 2000 نسخه

***

کتاب یک رومان عشقی است. شکل روابط آدم­ها هم­چون همه­ی این گونه کتاب ها متفاوت است. ولی کلیت آن عشق است.  در جای جایی از کتاب کمال، قهرمان داستان، از موزه ای صحبت میکند، که میخواهد از وسایلی که در دوران عاشقی خودش جمع کرده به راه بیاندازد. موزه ای که حتی بخشی از آن، فیلتر سیگارهایی که عشقش کشیده، شامل میشود.

کتاب 83 فصل است که در موزه نیز این 83 فصل بخش های مختلف موزه را تشکیل میدهد.

به نظر می­رسد که کمال، داستان را برای اورهان پاموک تعریف کرده و او نوشته است. ولی این نیست.

این موزه را اورهان پاموک بعد از گرفتن نوبل ادبیات در استانبول به راه انداخت.  اگر گزارتان به استانبول افتاد، دیدنش خالی از لطف نیست. البته ابتدا کتاب را باید بخوانید.

برگردان کتاب بسیار خوبست ولی در بعضی قسمتها اشکالهای تایپی دارد.

پاراگراف اول از فصل اول که نامش "شادترین لحظه­ ی زندگی من" است را در "صداهایی که می­شنویم" می­توانید گوش بدهید.

1 – شادترین لحظهی زندگی من

شادترین لحظه­ی زندگی­ام بود. می­دانستم. اگر از قبل این را می­دانستم برای نجات این شادمانی هر کاری می­کردم. ممکن بود همه چیز تغییر کند؟ بله، اگر می­دانستم این لحظه، شادترین لحظه­ی زندگی­ام خواهد بود، هیچ­وقت آن را از دست نمی­دادم. با آرامشی عمیق تمام وجودم از آن لحظه­ی طلایی پر شد. شادمان­ای که شاید چند ثانیه طول کشید اما برای من به اندازه­ی ساعت ها و یا سال­ها گذشت. روز دوشنبه 26 می 1975 بود. چند لحظه مانده به ساعت سه.

نظرات 1 + ارسال نظر
Z پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1402 ساعت 17:49

سلام و عرض ادب
سالها پیش در مقاله ای خواندم که مترجم همین کتاب، آنرا بسیار بد و اَخ (!) و پر از غلط های زبانی ترجمه کرده و در مقایسه با نسخه ی زبان اصلی کتاب، حدود 100 صفحه ای از نسخه ی فارسی آب رفته

در این که نویسنده ی نسخه ی اصلی برنده ی نوبل ادبیات شده و در نتیجه باید بسیار با برگردان آن فرق داشته باشد شکی نیست. ولی من جز ایرادی که نوشتم مشکلی با آن نداشتم. هرچند بیشتر به نظرم کشدار آمد (که با این حسابی که نوشتید، مورد علاقه ی منهم بوده) ولی نه از نظر ویرایش. امیدوارم روزی برگردان دیگری از آن را ببینم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد