کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

کلاغ آخر از همه می رسد

   

کلاغ آخر از همه می رسد   

داستان های کوتاه  

ایتالو کالوینو  

ترجمه ی رضا قیصریه . اعظم رسولی . مژگان مهرگان  

 

"چگونه می توان هم از مردم گریخت و هم از نزدیک با ایشان و برایشان زندگی کرد؟ چگونه می توان هم به زندگی آدمیان و قراردادهای دیرینه ی آن پشت پا زد و هم برای آنان و به کمک خودشان زندگی نو و نظم نوینی را جستجو کرد؟ بارون روندو به این پرسش ها پاسخ می گوید . 

پاسخی نه با وعظ و نظریه پردازی  که با خود زندگی اش. با شیوه ی زیستنش می آموزد که برای آدم همه چیز شدنی است تنها به این شرط که بخواهد و بهای آنرا بپردازد.  بارون روندو از سنت های کهنه و قید های بی چون و چرای اجتماعی می گریزد و شیوه ای از زیستن را برای خود برمی گزیند که دیگر کوچکترین همانندی با زندگی مردمان ندارد. زمین سفت و آشنای زیر پا را رها می کند و به زندگی در راه پیچاپیچ و لرزان بالای درختان می رود یعنی می توان گفت که دنیای دیگری را جایگاه خود می کند. اما نه که در برج عاج بنشیند. فاصله گرفتنش از زمین برای دوری جستن از مردم نیست. برعکس . پنداری در جستجوی میدان دید گسترده تری به میان شاخ و برگ درختان می رود تا همه چیز را بهتر و بیشتر ببیند تا بهتر بتواند به آنچه برایش شورش کرده عمل کند. "   

مهدی سحابی / قسمتی از مقدمه ی کتاب بارون درخت نشین

ایتالو کالوینو را با بارون درخت نشین شاختم و حالا که بعد از سالها نگاه می کنم می بینم مهدی سحابی عزیز چقدر کامل در مقدمه بارون درخت نشین خود ایتالو کالوینو را با عصیانگری هایش و با تمام متفاوت بودنش  به ما معرفی کرده. موجودی غیر قابل پیش بینی با داستان هائی غیر قابل پیش بینی! کلاغ آخر از همه می رسد یک مجموعه ی داستان است با ۲۲ داستان بسیار کوتاه و بسیار خواندنی به همراه یک زندگی نامه و همینطور بخشی با نام داستان هائی که ننوشتم که به اندازه ی خود داستان ها خواندنی است.  

اینکه می توانیم در ۲۵۲ صفحه اینهمه شخصیت های متفاوت و جذاب (از جمله خود نویسنده )‌ را بشناسیم و این پایان های گاه بسیار عجیب و در عین حال ساده را بخوانیم کتاب را بسیار جذاب می کند .

ما می گوییم کلاغ به خانه اش نرسید!  و او می گوید کلاغ رسید گرچه آخر از همه ... و این نام یکی از اثرگذارترین داستان های این کتاب است. این یکی هم مثل بعضی های دیگر از جنگ می گوید با زبان خاص خود کالوینو.  روایت های جنگ را انگار هرچقدر هم بدانیم باز با دیدگاه های مختلف آدم ها حرف های تازه ای در آن پیدا خواهیم کرد. و داستان هائی هم که از جنگ نیست گاه به نظر بسیار پیش پا افتاده می رسد فقط با خواندن آخرین پاراگراف است که به شکلی ناگهانی به فضای خاصی که او ترسیم کرده بود پرتاب می شویم. و این غیر منتظره بودن بسیار دوست داشتنی است.

نظرات 6 + ارسال نظر
محسن سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:46 http://after23.blogsky.com

این که برای هر آدمی همه چیز شدنی است ولی باید بهای آن پرداخته شود خیلی درست است. من ولی خیلی دیر به این باور رسیدم.
این ترجمه هم مثل ترجمه مهدی است؟ آزار دهنده نیست؟
یادش به خیر مهدی.

جالبه که اینو می شنوم من هم دیر به این باور رسیدم احتمالا دوزاری نسل ما کج بوده کلا !!! و اما ترجمه می توانم به جرات بگویم که کاملا خوب و خواندنی است . همین که به ترجمه فکر نکنیم و آزارنبینیم یعنی کار درست انجام شده .

محسن سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:56 http://after23.blogsky.com

راستی عسک هم خیلی زیباست.
به قول ایتالیایی ها:
Perfetto

خیلی ممنون .

پروانه سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:32 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

کاش من الان به جای پشت این میز، جای آن کتابها در میان تنه ی درخت جا خوش کرده بودم.

بد فکری هم نبود بانوی درخت نشین !

بابک سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:25

مشتاق شدم که کتاب رو تهیه کنم و بخونم

چه خوب و با توجه به انتخاب های شما در کتاب ها و یادداشت ها تقریبا مطمئنم که پشیمون نخواهید شد .

شهرزاد سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 18:11 http://se-pi-dar.blogsky.com

از این نویسنده فقط کتاب اگر شبی از شبهای زمستان... را خوانده ام، پس از خواندن این یادداشت سری به گوگل زدم و در اینجا:
http://www.javanemrooz.com/articles/culture/literature/poem/article-24279.aspx
و اینجا:
http://www.dibache.com/text.asp?cat=54&id=2276
دو داستان کوتاه از کالوینو رو خواندم.

داستان کلاغ درست همان طوری است که شما نوشته اید. زیبا، ساده و تأثیرگذاری که پایان غیرمنتظره اش آن را رقم می زند.
عکس هم مثل همیشه خیلی زیباست. واقعن آدم دلش می خواد آن جا می نشست و داستان کلاغی را می خواند که بالاخره می رسد...

این اگر شبی از شبهای زمستان مسافری ... هم داستان خاص و جذابی است .. یکی از چیزهائی که در کارهای کالوینو برایم جلب توجه می کند تنوع عجیب آنهاست .
و مرسی ... !

شهرزاد چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 17:49

این عکس چه برداشت خوب و دقیقی از کالوینو به ما می دهد. یادم آمد در "بخارا" مطلبی خوانده بودم از مهدی سحابی در مورد تأثیر درخت در آثار کالوینو و این همان چیزی است که در یادداشت شما هم به آن اشاره شده

کالوینو برای یافتن افق های وسیع تر به بالای شاخ و برگ و درختان پناه می برد و خواننده مشتاق را هم با خود می برد و شاید برای همین است که هر بار از بالای یک درخت به چشم انداز بدیع، متفاوت و غیرمنتظره ای می رسد که در روی زمین سفت و آشنای زیر پای ما امکان دیدن و لذت بردن از آن وجود ندارد.

http://newisandeganema.blogfa.com/post-44.aspx

شهرزاد عزیز
مثل همیشه من فقط حسم را بیان کرده ام بدون شناخت ریشه های آن و تو آن را با دقت دیده ای و به درستی بیان کرده ای . ممنونم . و مرسی از لینک های خوب .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد