نام کتاب : اگر فردا بیاید
نویسنده: سیدنی شلدون
مترجم : محمد قصاع
انتشارات : پیکان / چاپ پنچم ۱۳۸۰
وای این کتاب سراسر شور و هیجان و اضطراب بود! تا نیمه های آخر کتاب یک لحظه هم نتونستم زمین بذارمش!
تریسی ویتنی یک دختر ساده هست در شرف ازدواج، ناگهان خبر خودکشی مادرش رو بهش میدن، ناچار نامزدش رو ترک کرده و به شهر مادریش برمیگرده وقتی علت خودکشی مادر رو از زبون دوستش میشنوه تصمیم به اعتراف گرفتن از عامل قضیه میگیره. از اونجایی که این فرد یکی از قدرتمند ترین افراد شهر هست به طرز بسیار ساده و مسخره ای برای دختر پاپوش درست میکنن و... داستان تازه شروع میشه.
نام کتاب: نشان راز آمیز، گردونه خورشید یا گردونه مهر
نویسنده:دکتر نصرت الله بختور تاش
انتشارات :فروهر
گردونه ی مهر این نماد آریایی، شاید به ما می آموزد که در پیچ و خم زندگانی در چرخش روزگار تو باید چرخ زنان راه روشنی را برگزینی تا به خلوتگه خورشید برسی.
کتاب نخستین بار در سال 1356 در 63 برگ به چاپ رسید. نویسنده در جای های کتاب به کسانی که برای پُر بارتر شدن کتاب او را یاری می رسانند یاد می کند.در یک برگ، تصویری از یک قیچی زنگ زده دیده می شود که دوستی از انبار خانه برایش فرستاده است.
در این کتاب با گردآوری نگاره های گوناگون از سراسر دنیا بر ما روشن می کند که این نماد بسیار کهن در زمان ها و جای ها گوناگون وجود داشته و دارای بار مثبت بوده است.
این نماد بر مُهر ها، نقش قالی و گلیم، کاشیها،در جاهای مقدس، سینه بودا، کف پای بودا، نقش ظرف های سفالین، شکل آرامگاه ها،زیورآلات، زیب تن پوش ها، در جهان مسیحی، گچ بری ها ،کنده کاری روی دروازه ها، یکی از حرف های خط کرتی و ایلامی و....نقش بسته است.
در این باره در «پرواز پروانه» یادداشتی داشتم که در ادامه برای خوانندگان می آورم. دوستان می توانند با خواندن نظرات آن ستون به داده های نو دست یابند.
دکتر دوستخواه هم این یادداشتم را وبلاگشان پیوند دادند. پژوهشهای ایران شناختی
یعقوب یادعلی
یادداشتی از: فرناز بدیعی
***
آداب بیقراری
برنده ی جایزه ی بهترین رمان سال 1383 بنیاد گلشیری
یعقوب یاد علی
انتشارات نیلوفر
هزارتوی عجیب و پله پله ی نویسنده هم چنین است . آداب بی قراری هم بخصوص در بخش های پایانی تا حدی از همین جنس است .
می توانی این بخش ها را بخوانی و حس کنی با یک قصه ی واقعی سر و کار داری اما هر پله ای که به طرف پایین می روی _ نمی دانم چرا از این تعبیر استفاده می کنم اما انگار این پله ها به طرف یک آب انبار قدیمی و اسرار آمیز می رود _ تو را بیشتر و بیشتر به این حس می رساند که پیچیدگی عجیب این راه چقدر فرا واقعی و چقدر غیر ممکن است اما نویسنده با قدرت عجیبی آنرا ثبت کرده و تورا با خود با شدت و با سرعت می کشاند و وارد دنیای عجیب نقاشی وارش می کند .
نام کتاب: فرشتگان و شیاطین
نویسنده: دن بروان
مترجم:نوشین ریشهری
انتشارات: نگارینه
تعداد صفحات:488
چکیده داستان:
لئوناردو وترای دانشمند فیزیک دان که اعتقادات دینی قوی ای داشت موفق به اختراع پدیده ای می شود که توضیح روشن و قانع کننده ای برای ادعای مبلغان دینی مبنی بر خلق جهان از هیچ بود اما این اختراع به سرقت رفته و پروفسور وترای به قتل می رسد . دکتر لانگدون استاد تاریخ و سمبل شناس مطرح دانشگاه هاروارد به دعوت دکتر کهلر به اروپا می رود تا از ردی که قاتل یا قاتلین بر بدن مقتول به جای گذاشتند پرده گشاید ...
نظر شخصی:
بسیاری از منتقدان بر این عقیده اند که شاید نویسنده با خلق این اثر در پی جبران پیامد های کتاب رمز داوینچی برای واتیکان بوده اما شاید این اثر هم با کمی نکته سنجی ادامه دهنده اثر قبلی نویسنده است .
شاید یکی از دلایل اعتبار رمان های دن بروان در سطح دنیا علاوه بر قلم توانای وی ، این باشد که خواننده تا انتهای داستان متوجه تفاوت بین تخیل و واقعیت اجزای داستان نشود
و اگر چنانچه واتیکان را از نزدیک ندیده اید باید بگویم با خواندن این اثر آرزوی شما برآورده می شود.
برای آشنائی با حال و هوای این کتاب می توانید به لینک سایت آفتاب که در مورد فیلم آن توضیحاتی داده است مراجعه کنید.
نام کتاب: هزار و یک شب عشق
نویسنده: ر.اعتمادی
انتشارات: شادان
تینا دختر آقای روشنایی-یکی از برج ساز های مطرح ایران-دانشجوی رشته پزشکی بسیار بسیار هم زیبا(بنا به گفته ی نویسنده!) طبیعتا کرور کرور هم خواستگار داره، اما اون دلش پیش سه تا خواستگار دانشگاهیش هست که سه ساله باهاشونه، وقتی این موضوع مطرح میشه آقای روشنایی که نمیخواد دامادش- کسی که بعد از اون یه دنیا ثروت زیر دستش میوفته-هر کسی باشه تصمیم داره مثل قصه های هزارو یک شب برای این سه پسر مسابقه ای برگزار کنه و...
یادداشتی از: فرناز بدیعی
****
اگر مداخله تصادفی باشد نبود آزادی ناشی از بخت بد یا سومدیریت است اگر عمدی باشد ظلم و ستمکاری است . (یوهان گوتلیب فیشته )
وای به حال ملتی که از هردوی اینها بهره مند است!!!
آزادی و خیانت به آزادی نوشته ی آیزیا برلین و با ترجمه ی بسیار عالی عزت الله فولادوند (نشر ماهی ) کاری ست که حتما ا ارزش خواندن را دارد .
در ابتدا با اندیشه و آثار برلین آشنا می شویم . سپس در مقدمه ای برلین هدف خود از این تحقیق و نوشتن را توضیح می دهد .
در نهایت در بخش های جداگانه با تفکرات هلوسیوس – روسو – فیشته – هگل – سن سیمون و دومستر آشنا می شویم .
یکی از علت های ارزشمند بودن این کتاب این است که فرصتی داریم برای آشنائی با نظرات متفکرانی که پیش از این در ایران کمتر شناخته شده اند . شاید نظرات کسانی مثل هگل یا روسو را قبلا خوانده یا شنیده باشیم اما آشنائی با بقیه فرصتی تازه و خوب است .
از نظر نویسنده وجه اشتراک همه ی این متفکران این است که گرچه به ظاهر حامی آزادی بوده اند اما در اصل به آزادی خیانت کرده اند .
شاید به ظاهر نظرات همه ی این متفکران عموما اروپائی را گاهی حتی متحجرانه بیابیم.
چرا که در این زمان و بعد از گذشت قرنها از آن دوران ما ملاک های زیادی برای مقایسه و نقد داریم - اما مجبوریم باور کنیم که آزادی _ آزادی عزیز _ بخصوص نوعی که در اروپای با هویت وجود دارد با گذر از نواندیشی های همین نوع متفکران و با پرسش ها و چرا های ایشان به وجود آمده است .
نویسنده : جین وبستر
ترجمه : مهرداد مهدویان
انتشارات : کتابهای بنفشه
همه داستان جودی دختر پرورشگاهی رو میدونن دیگه.
این کتاب از آسمون یهو افتاد تو دامنم! و چه خوب هم شد. اومده بودم خونه با حوصله ی سر رفته، یهو چشمم بهش افتاد برای وقت گذرونی گرفتم دستم که چند صحفه شو بخونم، اما دیگه نتونستم زمین بذارمش! یه نفس تا آخرش خوندم!
چه کتاب شیرینی بود! قلمش بسیار روون بود.
اصلا فکر نمیکردم کتابش با کارتون اینهمه فرق داشته باشه! کارتونش خیلی بچه گونه بود، توی کتاب خیلی از مسائل رو ساده بیان کرده بود، جوری که برای بچه ها هم قابل فهم باشه. ولی اسمش برای کودکان و نوجوانان هست بزرگتر ها هم از خوندنش خسته نمیشن!
یه نکته ی جالب این بود که نامه های جودی با خودش بزرگ میشدند و این رو کاملا احساس میکردی، همچنین گستاخ تر! ای خوشم میومد جلو زور گویی های بابا می ایستاد:دی
سال ۱۳۸۸به پایان رسید.
سال خوبی بود. خیلی خوب. کتاب زیادی نخواندیم، ولی کلی چیز یاد گرفتیم.
چیزهایی که برای یاد گرفتنشان می بایستی خیلی کتاب می خواندیم.
نوروزتان پیروز
بهار سبز هشتاد و نه، خجسته باد
یادداشت ارسالی از: یاس مخبر
***
جنسیت گمشده
نویسنده: فرخنده آقائی
انتشارات البرز / ۱۸۳ صحفه
چاپ اول : ۱۳۷۹
یک پسر، کاملا پسر اما با احساساتی متفاوت و زنانه، آقا پسر که در طول داستان مجهول الاسم بود. از بچگی دوست داشته که دختر باشه و تا به پایان نرسیدن دوره کودکی خانواده هیچ اشکالی ازش نمیگرفتن اما با رسیدن به سن بلوغ و شناختن هر چه بیشتر خودش دوچار دوگانگی میشه!. برای خودش و خانواده مشکلاتی ایجاد میکرد. مثلا.......
نام کتاب: فرزند سرنوشت
نویسنده: شاپور آرین نژاد
انتشارات: دنیای کتاب
قیمت :150000
صفحه 544
داستان، کودکی کورش، بزرگمرد تاریخ ایران زمین بر پایه نوشته های هرودوت تاریخ نگار یونانی،است.
زشتی ها و زیبای های زندگی بشر را در زمانی کوتاه ،به شکلی استادانه به تصویر کشیده شده است.
داستان پیمان های استوار بین هارپاک ، مَرَدوک ، کورش ،تاسس ، مگابرن و.... داستان عشق مادر و فرزند ، داستان های عاشقانه دختران و پسران جوان،داستان دو کاهن یکی مردوک نیک منش و دیگری کاچ دُژ کردار ، درمحراب ژونن، داستان بازی های کودکان، سنگدلی های پادشاه با زندانیان، دستگیری ها ی شبانه و شکنجه های زندانیان و کشتارهای ترسناک دیکتاتور زمان آستیاگس پادشاه ماد.... همه را به نمایش می گذارد.
بیشتر ماجراها در زمان کوتاه و جای های گوناگون رخ می دهد، نویسنده از این، سود جسته و درست در جایی که یک داستان به اوج می رسد ، تو را به ماجرای دیگر می برد ، که پیش از این در نیمه وا نهاده بود.
ارسالی از: یاس مخبر
***
نام: غرور و تعصب
نویسنده : جین اوستین
ترجمه : رضا رضایی
انتشارات : نشر نی
باید همه اسم این کتاب رو شنیده باشن و داستانش رو بدونن. داستان درمورد یه خانواده 7 نفره با 5 فرزند دختر هست که تقریبا همشون دم بخت هستن، مادر دخترها مثل هر مادر دیگه ای آرزوی ازدواج اونها رو با مردان سرشناس داره. داستان با اومدن یک مرد جوان به همراه خواهرش و دوستش آغاز میشه آشنایی این افراد با اعضای دهکده و ادامه ی داستان کتاب بسیار جالبی بود از خوندن اون لذت بردم.
هر کدوم از شخصیت ها یه روحیات به خصوصی دارن که ممکنه هرکدوم نزدیک به شخصیت ما باشن و باهاشون همزاد پنداری کنیم! ... تناقض بین مادرها و خواهر ها....چه طور ممکنه دو خواهر هم خون اینقدر تفاوت در عقیده رفتار و کردار داشته باشن؟! ویه خوبیش این بود که همه شخصیت ها ایده آل نبودن ! در مورد هیچ شخصیتی تملق گویی نشده بود
و یه چیز جالب این بود که چقدر شاد بودن! اکثرا تو فکر مهمانی برپا کردن مهمانی رفتن و... بودن !
جملات و مکالمه های بینشون جالب و تامل بر انگیز بود.
چنتا از اونها رو مینوسم قشنگن.
"ممکن است بدون قصد بدخواهی برای دیگران بدی کرد و میتوان از روی سهو وخطا سبب بدبختی دیگران شد. بی فکری ، عدم توجه به احساس دیگران و عدم تصمیم باعث چنین کارهایی میشود."
" هر چه بیشتر دنیا را میبینم بیشتر از آن ناراضی می شوم و هر روز در عقیده ای که نسبت به عدم ثبات طبیعت اشخاص و خلق و خوی بشری ذلرم راسخ تر میشوم و اطمینان میابم که نباید به ظاهر ارج و قدر یا فهم و عقل اشخاص تکیه کرد."
"انحراف از جاده ی تقوا برای جنس زن لطمه ای جبران ناپذیر است و یک قدم کج او را به بدبختی های بیشمار میکشاند. شهرت و نام نیک زن به همان اندازه که پر ارزش و زیباست به همان سرعت لکه دار میشود و هر جه در مقابل رفتار ناشایسته احتیاط کند باز هم کم است."
" زنان می پندارند تحسین و ستایش معنایی بیش از تحسین و ستایش دارد. "