ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
حافظ ناشنیده پند
دکتر ایرج پزشکزاد
نشر قطره
چاپ اول : ۱۳۸۳
***
حافظ ناشنیده پند برگی چند از دفتر خاطرات
محمد گلندام شوهر خواهر حافظ است.
روایتی تنیده شده از کتابهای
تاریخ عصرحافظ در قرن هشتم - دکتر غنی
نزهه القلوب - حمدالله مستوفی
دیوان حافظ - دکتر خانلری
کلیات سعدی - فروغی
کلیات عبید زاکانی - پرویز اتابکی
و ذهن دکتر پزشکزاد در قالبی داستان گونه.
این چند برگ روایت گوشهای از دوران زندگی حافظ و گلندام است که هم سن و سالاند و حدود بیست و سه چهار ساله. دورانی که در همین مدت کوتاه، این دو شاهد تغییر پنج حاکم در شیراز بودهاند. حکامی چون امیرمبارزالدین، از تیر و طایفه مغولان تازه ختنه شده و کاتولیک تر از پاپ. دورانی که کشتار و خونریزی های این قشری ترین متجاوزین به خاک ایران بیداد میکرد و روزی نبود که سری برباد نرود. زمانی که حافظ هم به دلیل سرودن اشعاری چون : در میخانه ببستند خدایا مپسند / که در خانه تزویر و ریا بگشایند تحت تعقیب قرار میگیرد و مدت کوتاهی را هم در حبس میگذراند و با پادرمیانیها رهایی مییابد. دورانی که مجبور است به گونهای مخفی زندگی کند و ...
نثر کتاب جدی است و از شیوه سایر آثار پزشکزاد در اینجا اثری نمیبینیم. نویسنده اگرهم در جای جایی طنزی وارد مطلب کرده، از حضرت عبید وام گرفته است.
سلام . وبلاگ جالبی دارید . به ما هم سر بزنید . موفق باشید.
چشم.
این کتاب را حتمن خواهم خواند.
با سپاس
آفرین بر محسن عزیز که کتابها و فیلم های نابی را اولا حوصله می کند و می خواند و دوما حوصله می کند و ما را هم در آن شریک می کند خدا عمر طولانی و با عزت به شما دوست عزیز و گرامی عطا کند . اتفاقا اینجور کتابها و یا فیلم ها اگر از بیشینه تاریخی موثقی برخوردار باشند جذاب تر از کتابهای صرفا تاریخی است چون در قالب یک سیر جذاب در جریان یک دوره تاریخی قرار می گیریم و در حافظه هم بیشتر می ماند
ممنون. ولی چرا بدون نام کامنت نوشته اید؟
سلام. من هم این کتاب رو خیلی دوست دارم.
من هم یه وبلاگ شبیه شما دارم خوشحال می شم ببینیدش.
سر زدیم و دیدیم که چه خوب. وبلاگ شما هم شبیه وبلاگ ماست.
اشکالی نداره که ما شما را لینک کنیم که گاهی سری به هم بزنیم؟
سلام
خیلی هم خوشحال می شم. با کمال افتخار.
راستش دیدم خالی از لطف نیست که بگم وبلاگ شما رو خانوم بهرامیان به من معرفی کردند.
ما وبلاگ خودمان را با لینک وبلاگ شما آراستیم.
سلام بر محسن عزیز َکسی که بدون نام کامنت گذاشته بود من بیدم. نمی دانم چرا اسمم را ننوشتم شاید از بس عجله داشتم !!!!
خب اسم که ننوشته بودی لااقل فحش میدادی.
محسن عزیز در نوبت کتاب خوانی دیدم نوبت گرفتی کیمیاخاتون را بخوانی و بنویسی البته من این کتاب را به لطف هدیه گرفتن از دوست بسیار عزیزم خواندم و لذت بردم و تشویق شدم کمی هم در حول و حوش آن مطالعه کنم در این مطالعات مصاحبه خانم قدس را دیدم البته شاید خوانده باشی اما بد ندیدم که اطلاعی بدهم شاید در نوشتن آن خلاصه از کتاب بکار آید
http://www.saidehghods.com/index_files/index_1.htm
ممنون. نوشتن در باره کیمیا خاتون یک مطلب است و در باره خانم قدس یک مطلب. این است که این دو مطلب دو پست را میطلبد یکی در کتابامون و یکی در بعد از بیست و سه.
ممنون از لینک که حتمن ازش استفاده میکنم ولی بیشتر توی بعد از بیست و سه.
مصاحبه پزشکزاد رو در VOA دیدین؟
بله.
واقعن کتاب زیباییست
کشته ی غمزه ی تو شد حافظ ناشنیده پند
تیغ سزاست هر کرا درد سخن نمی کند
من جدیدا دارم این کتاب رو میخونم و انصافا تکون خوردم
از تکرار تاریخ و ماراکترهای اون!!!!
ببینم دوست عزیز تا چه حد میشه به واقعیت تاریخی ذکر شده یا روابط گا اندام و حافظ و شئن نزول غزلیات استناد و تحلیل کرد !
شاید هم قسمتی از تخیلات پزشکزاد بی تاثیر نبوده ؟!؟!؟
ممنون میشم اگر جواب بدید یا مرجعی که بتونم جواب سوالامو از این کتاب بگیرم، تو بلاگ یا ایمیلم
تا جایی که من میدانم، آقای پزشکزاد با توجه به وقایع تاریخی اتفاق افتاده زمان حضرت حافظ، به کمک ذهن خودشان این کتاب را نوشته اند.
ولی اگر خودم هم می خواستم به زندگی حضرت حافظ فکر کنم و آن را در ذهنم مجسم کنم، چیزی نزدیکتر از این به آن دوران را نمی توانستم ببینم.
سلام...
وبلاگ پر محتوایی دارید
من عاشق نوشته های پزشکزادم...آخرین کتابی که از ایشون خوندم ..(پسر حاجی بابا جان) ..بود که مثل بقیه آثارش شاهکار بود
ممنون.
منم این کتاب و خوندم و دوست دارم....عبید زاکانی انگار خود پزشک زاده
البته کلاس ایرج از عبید خیلی بالاتره.