ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نام کتاب:اهل هوا
غلامحسین ساعدی
چاپ اول :1345 چاپ دوم:2535 شاهنشاهی
بها:185 ریال
این مشخصات از کتابی است در کتابخانه ی ما.جستجو در گوگل چاپ تازه ای از آن را نشانم نداد.
«مردم ساحلنشین جنوب ایران، ارواح و جنها را به صورت باد مىپندارند و معتقدند که هر بادی جنى دارد که با آن به درون جسم آدمیزادگان مىرود و آنها را تسخیر و «هوایى» مىکند . اینان جن بادهای خطرناک و موذی و آسیبرسان را «مَضِرّاتى» مىنامند. به عقیدة اهل هوا شخص مُسخَّر باد یا «بادْزده» (قس: جنزده)اختیارش را از دستمىدهد و به بیماری «دیوْباد»، یعنى جنون و دیوانگى دچار مىشود و به صورت مرکب و فرس باد در مىآید . اهل هوا ، این بیماران را «هوایى»، و بادهای سوار بر مرکب یا بیمار را در زبان سواحلى «په په2» و در عربى «هُبوب» مىنامند. »
پیوندهای خواندنی:
دو:زار و نوبان در سواحل جنوبی ایران
سه:اهل هوا، روی پنهان گردشگری جنوب
کتاب پژوهشی است ازنویسنده ی نامدار «گوهر مراد»، که در آن به انواع «باد»ها در سواحل جنوبی کشورمان می پردازد.
درمان بیماران اهل هوا به دست «بابازار» و «ماما زار» ها است . راه درمانشان مجلسی است با ساز و آواز و قربانی و رقص و خوردنی و اسباب مخصوص. گاهی دو، سه و یا تا ده دوازده روز به درازا مراسم درمان به درازا می کشد، اگر بیمار درمان نشد رهایش می کنند تا از دنیا برود.
ندارها و دارای شغل های پایین اسیر این بیماری ها میشوند وانتقال آن بیشتر از راه ارث می باشد. شخص باد زده دارای نشانه هایی است که درمانش برای اهل هوا روشن است. علائم بیماری ها را غلامحسن ساعدی به ریز نوشته است . نویسنده همچنین به مسائل مشابه به این از قبایل بدوی تا امروز پرداخته و در خرافات و مذهب آنها را دیده است و در بین غربیان و افریقا و چین و... نمونه ای قابل مطالعه ای را به نگارش در آورده اند.
هنگام خواندن مشخصات بیماری ، گاهی با خود می اندیشی ،آیا آنها همان بیماری های روانی شایعی است، که همه می شناسیم مانند افسردگی و... یا همان است که در تحلیل های جامعه شناختی به عنوان رفتار اجتماعی می شناسیم!
در بخش های گوناگون کتاب از انواع بادها ،شرح حال چند نفر اهل هوا و ابزارها و مجالس گفته شده است در پایان عکس هایی از مبتلایان ، بابازار و مامازار ها ، سازها و ظرف ها ی اهل هوا و درختان و زیارتگاهها ... تصویری روشنتر از اهل هوا به دست خواننده می دهد.
من اول این کتار را ندیدم. به چاپ دوم آن رسیدم ولی خوب یادمه که پول خریدشو نداشتم. بعد ها هم یادم رفت که بخونمش.
پس مال هواست خیلی تئوری دور از ذهنی هم نیست و احتمالن همه ما یک رگ و ریشه هایی از مردم جنوب میهنمان داریم.
من این کتاب را باور می کنم. یعنی دوست دارم که باور کنم.
از فیروز پرسیدم پول خرید این کتاب رو از کجا آوردی؟ گفت که مدتی در بزرگترین کتابفروشی گرگان به نام قمری کار می کرد. نا گفته نماند که چند سال پیش به عشق خرید کتاب به سراغ آن کتابفروشی رفتم و با شگفتی با یک فروشگاه لوازم جانبی چاپگرها روبه رو شدم از صاحب فروشگاه که پسر قمری بزرگ بود پرسیدم چه به سر کتابفروشی آمده گفت سالهاست کتابفروشی سودی ندارد!
سیار جذاب به نظر می رسد . یادم میاید در دهه ی شصت اولین کاری که از منیرو روانی پور خواندم اهل غرق نام داشت و بسیار دوست داشتنی بود .. اولین باری بود که چیزی از رسم و رسوم جنوب ایرا ن می خواندم یا می شنیدم و بقول معروف آن رئالیسم جادوئی برایم بسیار دلنشین بود .. به دنبال منیرو به یک انتشاراتی رسیدم در خیابان شیراز امیرآباد و چقدر لذتبخش بود ساعات طولانی که روبروی او می نشستم و مبهوت حرفهایش می شدم و آن روزها اولین باری بود که از این بقولی هوائی شدن ها و بادها و آدمها شنیدم ... برای منیرو تعریف کردن از اینها بقدری جدی ساده و روان بود که حق نداشتی باور نکنی و من هم دوست داشتم که باور کنم . مجذوب سادگی و صفا و در عین حال نوع خاصی که او بود شده بودم .. همیشه به خوبی از او یاد می کنم و بسیار دوستش دارم . هر جا که هست خوش باشد . و حالا دارم فکر می کنم که خواندن آن مراسم با قلم قوی و اثر گذار ساعدی یک شاهکار تمام عیار است . مرسی . چسبید
از این نام «منیرو» خیلی خوشم میاد. افتخار از نزدیک دیدنش نصیبم نشد ولی مدتی مرتب به وبلاگش می رفتم خاطرات و نوشته هاشو می خوندم و برایش پیام می نوشتم .
حالا که فکر می کنم چه راحت هر زمان می تونی این کتاب رو ورق بزنی و از خواندنش لذت ببری به قول تو حتمن از قلم زنده یاد ساعدی هست.
خوشحالم که خوشت اومد
سپاس
من از ساعدی فقط عزاداران بیل رو خوندم... اما اینطور که فرناز عزیز از کتابها و گویش منیرو تعریف کرد انگاری حال و هوای کتاب دستم اومد... امیدوارم بتونم یه دست دومش رو پیدا کنم
این کتاب را از جوانی همسرم در خانه داریم. عزاداران بیل رو سال 54 خواندم از کتاب ها ی خواهر بزرگترم بود که دانشجو شده بود و تغییر فکر و رفتار داده بود.
کتاب خوبیه خوشحالم که در کتابخانه ی ما هست.
این کتاب رو تا به حال نخواندهام ولی با مرور توضیحات سودمند شما یاد موسیقی از این دست افتادم که زمانی جایی شنیده بودم.
با جستجو در گوگل به نشر ماهور و موسیقی نوبان و زار رسیدم و چند پیوند خوب که فکر می کنم سر زدن به آنها برای دوستان خالی از لطف نباشد، به خصوص پیوند ایران آوا که با معرفی سازها و توضیحاتی که در بخشهای "یادداشت" و "نمایه" هر موسیقی داده شده تصویرهای کتاب روشن تر می شود. ممنون از معرفی این کتاب خوب همیشه نام ساعدی مکثی طولانی و دقتی بیشتر را می طلبد.
http://iranava.ir/App/Tracks.aspx?PackageId=280&CdID=348
زار و نوبان در سواحل جنوبی ایران:
http://anthropology.ir/node/2886
اهل هوا، روی پنهان گردشگری جنوب
http://www.mehrpress.com/Pages/News-6021.html
چه خوب که یادم آوردی در میان نوارهای ما یکی از این موسیقی های اهل هوا هست.بروم دوباره بیرون بکشم. فکر می کنم سنباد به خانواده ی ما هدیه داده بود.
پیوندها را درمتن پست گذاشتم تا دسترسی راحتت باشد.
مرسی از لینک ها و فردا چه روز خوبیست !
ضمنا سعید شنبه زاده را بیاد داشته باشید تا فردا .
سر نیایش تو خیابون ولی عصر یک تابلوی بزرگ هست که یک مرد جوان شیک پوش دست به کمر ژستی گرفته و لبخندی زده و نوشته: راز این لبخند چیست!
منم حرص می خورم میگم برو کنار بزار باد بیاد.آخه جلوی منظره پارک ملت رو گرفته...فیروز هم میگه خوب از اینکه کت شلوار نو پوشیده خوشحاله!..
حالا سعید شنبه زاده خوبه تا فردا ما رو نگه میداره...تا فردا..
.
یادم رفت بنویسم بله روز خوبیه اینجا زوج و فرد نداشتیم و امشب هم یه نمه بارون داشتیم..بله می تونیم
چقدر خوب که این روزها یادی از غلامحسین ساعدی کردیم . واقعا معتقدم که عزاداران بیل یکی از استثناهای ادبیات ایران است و بود و خواهد بود . بارها آنرا خوانده ام و تقریبا حفظم . به قدری این کار قوی و پرازجزییات فوق العاده است که حد ندارد . اینهمه سال می گذرد و هنورز می بینی چقدر مدرن است .
نتیجه گری خودمونی : پروانه این دفعه که اومدی اینجا این اهل هوا رو با خودت میاری تا من بخونم چون مطمئنم گیرش نمیارم
دفعه بعد هم که برگشتی میگیری می بریش ! نگران هم نمی شی چون من در بین دوستان به دو چیز معروفم : ۱ - اگر به من کتاب قرض بدن تا جهنم هم میرم تا بهشون پس بدم .
۲ - اگر از من کتاب قرض بگیرن به خاک سیاه می نشونمشون اگر پس ندن
:)
دومین لینک به نظرم خیلی کامل و عالی و جذاب بود . اولی هم موزیک های خوبی داشت اما متاسفانه من هنوز موفق به گوش داشتن نشده ام شاید هم مشکل من است نمی دانم دوباره سعی خوام کرد . به هر حال این نوع موزیک را گوش داده ام و بسیار دوست دارم .
و اما سعید شنبه زاده . یک بوشهری نازنین که از بچگی ساز زده و در خانواده ای هنرمند بزرگ شده . در سال ۴۷ به دنیا اومده و هشت و نه ساله که در پاریس زندگی می کنه و درس می خونه . اونچه که بشدت جذابش می کنه اینه که خیلی خیلی خلاق و هنرمنده و مهمتر اینکه وقتی صحبت می کنه هنوز لهجه ی زیبای بوشهری داره و اونقدر با افتخار و به خوبی از جنوب یاد می کنه که آدم می خواد دق کنه از حسودی اینه چرا بوشهری نیست !
رفتم چند لینک بیارم دیدم اونقدر راحت و فراوون همه چی هست که اساتید محترمی مثل شما نیازی به لینک های من نخواهید داشت . به راحتی با گوگل فارسی اسمش به همه چیز می رسید .
غلامحسین ساعدی خیلی به ما نزدیکه ...
خودمونی:کتاب رو میزارم تو وسایل همیشه آماده ی سفر. یادت باشه همدیگه رو دیدیم از فیروز بخواهیم گفته های دوستی که با غلامحسین ساعدی نامه نگاری داشت برایمان تعریف کند تا احساس نزدیکیش رو با ایران و ایرانی بودن بیشتر لمس کنیم. من که از شنیدن اون حرفها برای بار صدم هم سیر نمیشم.
سعید شنبه زاده: حتمن میرم می گردم پیداش می کنم.
ساعدی رو دوران دانشجویی شناختم و عاشق آثارش شدم . مجموعه داستان ترس و لرزشو به دوستان علاقه مند توصیه میکنم که داستانهای کوتاهی داره به سبک رئالیسم جادویی درباره ی خرافات و آداب ورسوم مردم روستاهای جنوب. داستانهایی که حاصل چندین سال زندگی دکتر ساعدی دربین مردم اون نواحیه . ازآثار خوب دیگه ش : رمان تاتار خندان مجموعه داستانهای کوتاه : عزاداران بیل واهمه های بی نام ونشان داستان بلند توپ والبته نمایشنامه های خوبش رو هم نمیشه از قلم انداخت !
با سلام چون من اهل جنوب هستم از کودکی با زار آشنا بوده ام و این کتاب ساعدی را همیشه دوست داشتم بخوانم که ایا با دیده ها و شنیده های من مصابقت دارد یا خیر ؟ بعدها که بزگتر شده خواندنش یادم رفت اما اکنون که ۵۵ سال سن دارم خیلی مشتاق خواندن ان هستم ولی متاسفانه هرچه بیشتر می گردم کمتر می یابم . اگر کسی محل فروش انرا میداند لطف کند ادرس انرا برایم بنویسد و یا اگر کسی آنرا برایم امانت بدهد ممنوع خواهم شد . با تشکر فراوان
با درود
از انتشاراتش می پرسم.
با سلام
خواستم بدونم این کتابو میشه از کجا پیدا کرد
اینجا وبلاگ کتابخواتی است و بهتر است سراغ سایتهای فروشگاههای اینترنتی کتاب بروید
میشه چند تا سایته فروش معرفی کنید؟؟؟
http://karaketab.com/
http://www.fardabook.com/
http://www.adinehbook.com/
کافیست در گوگل بزنید خرید کتاب .خواهید دید سایتهای زیادی وجود دارد