کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

تبارشناسی اخلاق ............ فردریش نیچه

                                    

 

تبارشناسی اخلاق یکی از کتابهای تکان دهنده نیچه است که با نثری ادبی نگاشته شده.

موضوعی که در این کتاب مطرح شده این است که در طول تاریخ دو نوع اخلاق بوجود آمده :

 

1-     اخلاق انسانهای قدرتمند که اساسا هرکار دلشان میخواسته میکرده اند و خود را صرفا در قید یک سری شرافتها و دفاع از حیثیتهای قدرتمندانه قرار میدادند. برای ایشان منشا هرعملی "خواست" انسان است.

2-     اخلاق ضعیفان که هر آنچه را قدرتمندان "خوب" میپنداشتند اینان "شر" مینامند مثل تصاحب زمین و خوشی و شادی و هر آنچه آنان "بد" میدانستند ایشان "خیر" مینامند مثل انتقام و دلسوزی برای همنوع. منشا هر عملی برای این گروه مقابله با آرمانهای قدرتمندان است.

 

نمونه اخلاقگرایان والا شهروندان روم و نمونه اخلاقیون ضعفا یهودیان، کلیسای مسیحیت و تازه به قدرت رسیده های سایر نقاط دنیا هستند.

نکته ای که نیچه به آن اشاره میکند این است که در طول تاریخ اخلاق ضعیفان رفته رفته جای قدرتمندان را گرفته است که این امر ناشی از "زیاد شدن جمعیت" ضعفاست نه به قدرت رسیدن حقیقی آنان. چراکه به قدرت رسیدن حقیقی ایشان، دیگر آنان را در زمره ضعفا قرار نمیدهد.

 

آرمانهایی چون ترحم ، دوری از مادیات ، اعتقاد به عدالت در دنیای پس از مرگ ، کینه توزی و تنفر نسبت به دیگران و غمگساری از نمونه های اخلاق ضعیفان است.

 

نکته ای که پس از خواندن این کتاب متوجه آن شدم این بود که تربیت و آموزش ما چقدر از اخلاق قدرتمندان فاصله گرفته و این درحالی است که بسیاری از آرمانهای والا در سایر نقاط دنیا دوباره در حال زنده شدن هستند و ما همچنان از اخلاق پست و غمگسار خود لذت میبریم !

و هنوز که هنوزه درونمان را با میل به انتقام از قدرتمندان زهراگین میکنیم !

نظرات 7 + ارسال نظر
پروانه سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 17:26 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

نیچه در این کتاب در مورد «زن» و« عشق» چه می گوید؟
چندی پیش در سایت رادیو زمانه بحث های تند و شدیدی بین داریوش آشوری و سعید حنایی کاشانی بر سر این جمله ی نیچه در گرفته بود:
"به سراغِ زنان می‌روی؟ تازیانه را فراموش نکن!"

ننیچه در این تابش راجع به زنها صحبتی نکرده ولی کلا نگاه محترمانه ای به خانوم ها نداره ....... هرچی باشه اون موقع تحت تفکرات مردسالارانه همچنان قدرت رو در دست مرد ها میدیده و خوب نیچه همواره در پرستش قدرته ..... اسم کتاب معروفش هم اراده معطوف به قدرته !

تا زمان فوکو و دریدا و شکل گرفتن فمینیسم راجع به زنها همون نظری رواج داشته که الان در ایران هنوز شایعه ! خیلی نباید جدیشون گرفت

پروانه چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:38 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

از نظر نیچه به زنان اطلاع دارم.
به قول داریوش آشوری بدبینی نیچه نسبت به زنان و سخنانی که در مورد آن ها می گوید در شان حکیم بزرگی چون او نیست !
.
من هم سخنانش را جدی نمی گیرم. همان نظرات نیچه را در مورد خود انسان جدی می گیرم که بسیار خوب گفته است.
.
ولی اگر اشتباه نکنم در این کتاب هم در مورد زنها مطالبی را نوشته است .حالا می روم و نگاه می کنم
با سپاس

ودود نطاقی سه‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:36

علاقه مند به مطاله کتاب فوق هستم ایا دربازار هست لطفا درصورت امکان راهنمائی کنید متشکرم

بله هست. چیزی که زیاده کتابهای نیچه.

مسعود دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 16:05

من تعبیر زن و مرد را در اثار نیچه احساس و عقل می نامم...در هر جا سخن از زن هست فکر میکنم منظور نیچه همان احساس هست..و مرد را نماد تفکر....البته منظور نیچه فکر نمیکنم همان جنس زن و مرد باشد.....احساس در واقع نقاط ضعف عقل بشری اشت که میخواهد ضعف خود را به صورت احساسهای مختلف توجیه کند...کافی است در درون خود به ضعفهای خود بیندیشیم نیچه را در خواهیم یافت...نیچه قرنها از زمان خود پیش است%

[ بدون نام ] دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 16:49 http://daneshjoyanebaneh.blogfa.com/

اساسا علمای اخلاق سخت توصیه می کنند که سراغ نیچه نروید!
ولی کیست در مقابل وسوسه آشنایی با او مقابله کند!
او آدمی است فرقی نمی کند کدوم کتابش تبر به دست منتظر است درختهای چند ساله ات رو ریشه کن کند و تو رو لخت مادر زاد
توی بیابان ول می کند!آرزوی لبخند زدش رو باید به گور ببری!
سراغش نرو اگر ضعیفی و طالب زندگی !

من ضیعیفم ولی خیلی هم طالب زندگی نیستم.
این است که به سراغ نیچه نمی روم.
ولی به سراغ شما می آیم.

سارا محدث جمعه 6 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 19:58 http://www.myreflection.blogfa.com

دورانی این کتاب/ این رساله، هستی من رو متحول کرد... بخشی از وجودم را به من بخشید... لبخند

با آرزوی برف

نقطه

امیر حسین چهارشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 16:11

ممنون بابت اطلاعات خوبی که دادید

ممنون از حضور شما. شوربختانه نوییسنده ی این یادداشت دیگر به این جا سر نمی زنند. و من این یک خط را از طرف خودم نوشتم.
محسن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد