کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

فرشتگان و شیاطین

 

 

نام کتاب: فرشتگان و شیاطین

نویسنده: دن بروان

مترجم:نوشین ریشهری

انتشارات: نگارینه

تعداد صفحات:488 

چکیده داستان:

لئوناردو وترای دانشمند فیزیک دان که اعتقادات دینی قوی ای داشت  موفق به اختراع پدیده ای می شود که توضیح روشن و قانع کننده ای برای ادعای مبلغان دینی مبنی بر  خلق جهان از هیچ بود اما این اختراع به سرقت رفته و پروفسور وترای به قتل می رسد . دکتر لانگدون استاد تاریخ و سمبل شناس مطرح دانشگاه هاروارد به دعوت دکتر کهلر به اروپا می رود تا از ردی که قاتل یا قاتلین بر بدن مقتول به جای گذاشتند پرده گشاید ...

 

نظر شخصی:

بسیاری از منتقدان بر این عقیده اند که شاید نویسنده با خلق این اثر در پی جبران پیامد های کتاب رمز داوینچی برای واتیکان بوده اما شاید این اثر هم با کمی نکته سنجی ادامه دهنده  اثر قبلی نویسنده است .

شاید یکی از دلایل اعتبار رمان های دن بروان در سطح دنیا علاوه بر قلم توانای وی ، این باشد که خواننده تا انتهای داستان متوجه تفاوت بین تخیل و واقعیت اجزای داستان نشود 

و اگر چنانچه واتیکان را از نزدیک ندیده اید باید بگویم با خواندن این اثر آرزوی شما برآورده می شود. 

 

برای آشنائی با حال و هوای این کتاب می توانید به لینک سایت آفتاب که در مورد فیلم آن توضیحاتی داده است مراجعه کنید. 

نظرات 8 + ارسال نظر
محسن سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 23:44 http://after23.blogsky.com

به وبلاگ کتاب هایی که می خوانیم خوش آمدید. امیدواریم که شما را از این به بعد بیشتر ببینیم.

مرسی
امیدوارم که لایق حضور بین دوستانی چون شما باشم

پت چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:35 http://iampat.keykoja.com

البته اگر به تاریخ نوشته شدن این 2 کتاب دقت کنید می‌بینید که اول کتاب فرشتگان و شیاطین(2000) نوشته شده و بعدا کتاب رمز داوینچی(2003) نوشته شده است.

http://en.wikipedia.org/wiki/Dan_Brown#Novels

بله حق با شماست
اما نحوه ساخت فیلم هایی که از این کتاب ها ساختن به گونه ای بوده که در واقع یک جور دلجوئی از واتیکان معنا می دهد

پروانه چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:26 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

به شما خوش آمد می گویم. و سپاسگزارم که دعوت مرا پذیرفتید و به این جمع پیوستید.

شور بختانه هیچ کتاب از دن بروان نخوانده ام. از متن شما یک داستانی را می فهمم که هیچ علاقه ای به خواندن کتاب در من ایجاد نمی کند. به نظرم یک داستان پلیسی است.

اگر برایتان امکان دارد چند پیوند در باره ی این کتاب یا نویسنده یا همان نقدی که خوانده اید، به متن اضافه کنیدتا کمی داده ها بیشتر شوند و بتوانیم در باره ی کتاب گفتگویی داشته باشیم.

باید گقت که پرفسور لانگدون قهرمان 4 اثر دن بروان به نوعی تداعی کننده ی شرلوک هلمز امروزیست که به جای ریشه یابی جنایات و نجات جان یک فرد ، به رمز گشائی معما ها و سمبل هائی می پردازد که شاید ذهن هر انسانی را درگیر می کند و در پایان به نجات یک ملت، مکتب یا تمدن بشری می انجامد؛ مفاهیمی همچون خدا ، شیطان ، ادیان ، فضا و سنت ها و که نویسنده به گونه ای زیبا آن را مطرح و در پایان نتیجه را به عهده خواننده می گذارد تا برداشت خود را داشته باشد.
اما اگر برایتان مقدور است حتما کناب رمز داوینچی را مطالعه کنید. مفاهیم و تئوری های جداب و جالبی در مورد ادیان و مکاتب مادی بیان شده است و پر از نماد ها و سمبل هائی است که شاید شما را جذب خود کند.

پروانه چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:41

کتاب راز دواینچی را همان زمانی که ترجمه شده و جنجال به پا کرده بود به دوستی هدیه دادم و گفتم به زودی از تو می گیرم و می خوانم ولی آنقدر کتاب نخوانده دور و برم بوده و هست که تا کنون نتوانستم بخوانم.
این روزها هم در گیر پژوهش هایی هستم که شوربختانه نمی توانم این کتابها را بخوانم.

با سپاس از پاسخ شما

ای بابا ،
شما هم اینبار عین من که همیشه شعار:
با کتاب های نخوانده در گنجه چه کنم؟
سر می دهم، سر دادید
به هر حال امیدوارم همیشه سلامت و مانا باشید
...................
اصلاحش کردم
(ایکون نفس راحت)

پروانه چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 15:20

فکر می کنم دچار فراموشی شده باشم چون به یاد ندارم اینچنین شعاری داده باشم آن هم همیشه!

سوء تفاهم شده
کامنت بالا اصلاح شد

محسن چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 17:52

من وقتی زمزمه کتاب رمز داوینچی سر داده شد کلیه نقاشی های توی اینترنت را که در باره شام آخر عیسا مسیح بود را نگاه کردم. تا آن روز متوجه آن دست با یک خنجر نشده بود. تا به امروز هم بی آن که کتاب را خوانده باشم به آن فکر میکنم. یعنی هر بار که نام دن براون می آید یا رمز را می شنوم یا داوینچی را.

شاید بتوان گفت: بهترین کتاب رمانی که خواندم این کتاب بود - یک جورائی درس تاریخ و هنر و سمبل شناسی و شناختن موزه لور و مهمتر از آن اعتقاد به بودن یا نبودن برخی چیز ها بود

‍‍پت شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 22:19 http://iampat.keykoja.com

این روزها من دچار یک توفیق اجباری برای کتاب خواندن شده‌ام. روزی ۲ ساعت در راه و چاره‌ای جز خواندن ندارم. عجب بی‌چاره‌ی خوشبختی هستم من :))

سلام پت عزبز
این بیچارگی ها خوبست چون نهایتا به خوشحالی ختم می شود.
منم هنوز این عادت ناپسند را حفظ کردم که علما می فرمودند: ترک عادن موجب مرض است
آخر شبها اگر از خوابم بزنم از یکی دو ساعت مطالعه نمی شود که گذشت، می شود؟

یاسی پنج‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 19:17

سلام.
اول از همه تبریک بابت پیوستن به این جمع.

واییییییی من در به در دنبال این کتاب بودم!! ولی مگه گیر میاد! اصلا نبودش، فقط یکی بود که اونم فقط داستان وار ترجمه کرده بود، چون کتاب های دن رو نمیشه بدون پی نوشت؟ (درست میگم؟) خوند اصلا به درد نمیخورد.

یاسی عزیز
ممنونم از بابت تبریک
باعث افتخار در جمعی مثبت و با افکار متعالی حصور داشته باشم
این کتاب یکی دیگر از اثار فوق العاده دن بروان هست و اگه واقعا مایل هستید این اقر رو تهیه کنید می توانید به سایت آدینه بوک مراجعه کرده و در قسمت حستحو اسم نویسنده یا اثر را بنویس
حرید آنلاین مهیاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد