کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

دیار فرزانگان

به کوشش: عباس یزدی نژاد، دکتر علی یزدی نژاد و دکتر آرزو مرادی

انتشارات میرماه 

۴۷۰ صفحه - ۹۵۰۰۰ ریال

چاپ اول ۱۳۸۶ - ۳۰۰۰ نسخه

***

کتاب دیار فرزانگان دومین کتاب از مجموعه کتاب‌های گنجینه تاریخ، فرهنگ و هنر است که به همت این فرهیختگان و نشر میرماه، فراهم آمده است.

کتاب نگاهی دارد به زندگی و آثار فرزانگان  و ستارگان آسمان ادب، دانش و هنر دیار نور و کجور و در واقع یک کتاب مرجع است. نه این که تصور شود باید آن را به دست گرفت و تا اتمامش به زمین نگذاشت.

دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی در مقدمه‌ی مبسوطی که در ابتدای کتاب آمده، نوشته اند:

"نور باشد، و نور موجود شد." (کتاب مقدس)

کتاب دلپذیری را که آقای دکتر یزدی نژاد و همکارشان دکتر مرادی فراهم آورده اند، هر چند مربوط به نور و کجور است و با کرمان ناجور، و به قول آن خواننده معروف، ما و نوری‌ها بیابان تا بیابان فاصله داریم، اما به هر حال آنچه در متن کتاب آمده هم با کرمان مربوط است و هم مورد علاقه مخلص است.....

دستخط را در اینجا ببینید.

***

در کتاب می‌خوانیم و می‌بینیم:

پایتخت فریدون:

در هنگام دراز آهنگ زندگی مادرسالاری، از آن‌جا که مادران را با یکدیگر نبرد نبوده است، ارتش و سازمان ودولت را نیز کارایی نبود و باتسان شناسانی که در گستره ایران رهنگی به کاوش پرداخته اند، هیچ ابزار و دگرگونی که نشانه نبرد و ویرانی بوده باشد نیافته اند. "بخشی از نوشتاری به قلم دکتر فریدون جنیدی"

البرز، جایگاه سیمرغ و سرزمین فرزانگان:

از آن‌جا که سیمرغ زال را در دامن البرز کوه پرورده بودف بین او و زال دوستی استوار بود. از این رو سیمرغ در زادن رستم همانند پزشکی دوراندیشف با اندیشه ای که تا آن رو همانند نداشته است به یاری زال می‌آید و در جایی دیگر زخم‌های رستم را در نبرد با اسفندیار بهبود می بخشد. چه شایسته بود که نماد پذشکی ایران زمین به جای افسانه یونانی (مار و عصا) نقشی از مر خردمند فرمانروا "سیمرغ" باشد.

"دکتر محمدجواد ابویی"

ملاعلی آخوند نوری:

هر آه که بود در دل ما  /  برقی شد و سوخت حاصل ما

راز دل ما نمی شود فاش  /  تا لاله نروید از گل ما

علامه محدث نوری:

مرا از کتاب بسیار معتبر مستدرک الوسایل تالیق خاتم دانشمندان ایران، مرحوم حاج میرزا حسین نوری شگفتی بسیار درست داد، که این مرد فقیه روشن‌بین تا به چه پایه از احاطه و پشت کار و دقت و حافظه و فراست و حقیقت جویی رسیده است.

"استاد سعید نفیسی"

دکتر غلام حسین صدیقی:

در پاسخ به لویی ماسینیون در زندان شاه بعد از کودتای 28 امرداد 32

ایران وطن من است و من به ایرانی بودن خود افتخار می کنم، حتا اگر این امر به بهای جان من تمام شود. چون من هرچه دارم از این آب و خاک است.

دکتر حسین خطیبی نوری

مورد اعتماد کامل علامه دهخدا، که در راه انتشار این فرهنگ دهخدا گام های موثری برداشت. بعد از زلزله لار شهر جدید لار را بنا کرد و مردم لار به پاس این همت او را به سمت نمایندگی مجلس برگزیدند.

غلام حسین خان بنان

باغ ویرانست و مرغان بی نوا، ایوان تهی / ای بنان آخر کجایی تا نوایی سر دهی؟

"فریدون مشیری"

دکتر پرویز ناتل خانلری:

من و تو از آن نهال‌ها نیستیم که آسان بتوانیم ریشه از خاک خود برکنیم و در آب و هوایی دیگر نمو کنیم. جان و دل چنین مردمی با هزاران بند و پیوند به زمین و اهل زمین خود بسته است. از این همه تعلق گسستن کار آسانی نیست.

دکتر زهرا کیا (خانلری)

یکی از اولین مترجمین خوب ایرانی با ترجمه آثاری چون:

شب‌های روشن داستایوسکی، رنج های جوانی ورتر اثر آندره موروا، بیست داستان پیرآندللو و آثاری از میکل آنجل آستوریاس

نیما یوشیج

می ا َ تا گپ *

من شاعر زبان تاتی هستم.

قدیمی ترین آوازی که مرغ خواند، یادش نیست. بعدها بادها او را از روی درخت ها عبور داده، به سرزمین های دور بردند. من هم یاد ندارم که قدیم ترین شعر من کدام بود. ولی در مرگ "روجا"** گاو خودمان، شعری را در حضور پدرم خواندم.

دکتر عبدالله بهزادی

پزشک، شاعر، ادیب و سیاستمدار

ای شیر نر فتاده در بند / با حیله و مکر روبهی چند

زندان تو قبله گاه دل‌ها / جان ها به نگاهت آرزومند

از قطعه ای که خطاب به دکتر محمد مصدق دربند سرود است.

***

در هر یک از سرفصل های بالا، تصاویری از این بزرگان در لابلای کتاب آمده که جلوه بیشتری به متن داده اند و خود تصاویر، لبریز از خاطرات گفته و ناگفته ای است که خواننده را به سمت مازندارن می‌کشاند. چند مرقع خط نستعلیق هم به خط خانم مرضیه توکلی زینت بخش کتاب است با ابیاتی از حضرت فردوسی و یا فرزانگان نور و کجور

***

 کتاب به نوا، دختر علی و آرزو تقدیم شده. با جمله ای چنین:

به دختر کوچکمان نوا که گوییا آوای فردوسی را از درون جان خویش شنیده است.

لازم به یادآوری است که  آوای فردوسی در نوا، مدیون شب‌هایی است که  نوا با آوای شاهنامه به خواب رفته. شاهنامه‌ای که علی و آرزو برایش می خواندند و خودش اکنون در راه گردآفرید شدن گام برمی‌دارد.

***

* me atta gap  سخنی از من

** Rouja  سپیده صبح در گویش مازندرانی و معادل روژین و روژان در گویش کردی.
نظرات 7 + ارسال نظر
پروانه یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:44 http://parvazbaparwane.blogspot.com

چه خوب انتخاب کردید. حال و روحم تازه شد.

می ا تا گپ: این می جالب بود خیلی تا به حال شنیده بودم ولی me نوشتنش جالب شد.« ا» a باید از «تا» جدا توشته شود چون به معنی «یک» است . تا هم که معلوم هست. گپ هم که خیلی در زبان تاتی مرسوم هست.

یک خاطره از این گویش دارم:
گویش تاتی را شوربختانه نمیدانم ولی همسرم خوب یاد گرفته و ابتدای ازدواج که با هم به روستای تلور می رفتیم می دیدم مادر دوستش بهش می گفت: زنیکه خیلی قشنگه!
منظورش از قشنگ، خوشگل نبود منظورش این بود که زنت آدم خوبیه. سالها طول کشید تا فهمیدم زنیکه معنی اش شاید «زنی که» است وخیلی محترمانه است، وقتی که فهمیدم آن زن چقدر خوش قلب و مهربان است.
در گویش تاتی واژه های پهلوی زیاد دیده شنیده می شود . گویشی بسیار اصیل و اصطلاحات شاعرانه و پر از مهر و محبت است.
یک بار زند و شوهر جوانی ژاپنی به روستاهای گرگان آمده بودند کهبا گویش تاتی حرف می زدند و در دانشگاهی ژاپنی در باره ی این گویش تحصیل می کردند.

دوست داشتم در باره ی تک تک گزینه های شما بنویسم اما تا همین جا هم زیاده گویی شد.

ممنون که توضیح دادید درستش میکنم. ولی عین کتاب نوشته بودمش. خودم که اتا را طوری تلفظ میکنم که معنیش یک تا بشود. شاید اگر یک سرکش برای ا بگذاریم درست تر بشود.

هاجر سلیمی چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 http://ketab-nevesht.blogspot.com

سلام خسته نباشید. اجازه میدین توی وبلاگم جزو دوستان قرارتون بدم ؟؟؟؟؟

ما خودمان معمولن بی اجازه این کار را می کنیم.
شما لطف دارید.
ما هم کسانی که ما را لینک کنند لینک می کنیم.
در ضمن توی صندوق پستی چیزی نوشته بودید که برای من نامفهوم بود. این بود که نتونستم جواب بدم. ببخشید که بی پاسخ موند. لطف کنید و یک بار دیگر بنویسید و در همین جا هم بنویسید. به شکل کامنت.

هاجر سلیمی چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:27

سلام. من لینکتون کردمو سوالم هم این بود یعنی در واقع اصل سوالم این بود : معرفی و نقدهای کتابهایی ک هاینجا هست از دید خود شماست و شما همه اونا رو مطالعه کردید ؟؟ البته هیچ قصد توهینی ندارم و این سوال به این خاطر پیش اومد که شما توی پروفایلتون و در بخش سرگرمی ها ننوشتید کتابخوونی !!! که البته نیازی نیست که حتما جواب بدید . به هر حال ممنونم که انقدر توجه دارید !>

اینجا یک وبلاگ گروهیه. هر کسی که کتابی رو میخونه در موردش اینجا مینویسه. امضاشم اون پایین میاد. یعنی نظر خواننده کتاب در مورد کتابیه که خونده و این نیست که متن رو از جایی بیاریم اینجا و کپی کنیم. البته بعد از این که اینجا نوشتیم اشکالی نداره که ببریم توی وبلاگ های دیگرمون. چرا که اعضای اینجا خودشون وبلاگای دیگری هم دارند. ولی یک تعهد اخلاقی این جا داریم که متنی که اینجا میاد ، دست اول باشه.
ممنون.
ما هم شما رو لینک کردیم.

هاجر سلیمی چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 15:50

khob in vaghean aalieeeeeee. dastetoon dard nakone

Ghabeli Nadasht.

بابک جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:54

سلام محسن عزیز
در مورد ترجمه جمبه می ا تا گپ باید عرض کنم معنیش یک سحن از من می شود سخنی از من می شود می گپ
البته شما خودتون استادید و در محضر بانو پروانه ما حرفی واسه گفتن نداریم اما گویش مادری من مازنی هست و ما اینگونه آموختیم :-)

این ترجمه دقیقن ترجمه خود نیماست از این تیتر. و این طور که از قرائن و شواهد بر می آید، سخنی یعنی یک سخن و آن ا خب یعنی یک دیگه. مگر نیست؟
در ضمن من در کردی و ارمنی استاد ممکنه باشم ولی در زبان تاتی نه.
راستی وقتی نوبتت رسید کجا بودی؟ غواصی؟

بابک شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:56

راستش باید بگویم گویش تاتی از علی اباد کتول در گلستان تا رامسر رایج هست و در هر منطقه معنا و مفهوم برخی کلمات و کاربردشان متفاوت است.
................
راستش وقتی نوبتم بود سر سکو بودم، می خواستیم که نفت را سر سفره عزیزان ببریم که قسمت نشد و من پباده شدم

بیخیال. سی سال است که دارند نفت را سر سفره مان می آورند. میدانی چرا که نمی آورند چون اصلن خوردنی نیست. قورمه سبزی بیاورید. چلوکباب بیاورید. نفت ارزانی نفتی ها.
ایشالله چند روز دیگر فارغ از غم نفت و سفره باشی و بیایی.

سعید دوشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 13:07 http://shaghayg.blogfa.com

بسیار عالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد