ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دمیان
نوشته ی: هرمان هسه
برگردان: محمد بقایی
انتشارات: تهران
چاپ چهارم – 258 صفحه – تیراژ 1000
***
من فقط می خواستم آن طور که در کنه وجودم هستم زندگی کنم. چرا این کار آنقدر مشکل بود؟
***
بالاخره موفق شدم کتاب را بخوانم. خواندنش هفت سالی طول کشید. وقتی خواستم در بارهاش و اینجا بنویسم دیدم نمیتوانم. در نوشتنش ماندم. دشوارتر از آنی بود که فکر میکردم. داستان زندگی واقعی هرمان هسه از ده سالگی تا حدود بیست ویکی دوسالگی.
بهتر دیدم از خودش کمک بگیرم. یعنی مقدمه کتاب را بنویسم و مطمئن باشم که بهترین کار را کردهام.
***
مقدمه:
ادامه مطلب ...
این کتاب داستان پسرک ۱۴ ساله ای است به اسم مومو که در محله ای در جنوب فرانسه درخانه یک روسپی پیر زندگی می کند و این زن از بچه هایی که مادرشان نیز همین شغل را داشته اند نگه داری می کند و مبلغی دریافت می کند
زندگی در پیش رو مملو از به تصویر کشیدن لحظات تلخی است که در عین تلخی
بازگو کننده واقعیات دلچسبی است که میتوان زندگی را از دریچههای مختلف دید و همه را دوست داشت
حتی رزا خانم را که یک پیرزن روسپی بازنشسته است که از روسپی زادگان نگهداری میکند،
رومن گاری و کتابش
رومن گاری آشکارا از جنس زن و جنسیت زن در این کتاب به دفاع برمیخیزد شاید چون خودش هم حاصل ازدواجی است که پدرش او و مادر را ترک میکند و مادرش مرارتهای زندگی را در کنار رومن به تحمل مینشیند، ناخوداگاه دنیای زنانه برایش دنیای امنتر و انسانیتری شدهاست و از اینرواست که وقتی «قادر یوسف» پس از 11 سال از بیمارستان روانی بازمیگردد تا پسرش را ببینید، و رزا خانم با مهارت تمام او را دست به سر میکند تا مو مو را از دست ندهد محمد با لذت تمام این دیالوگها را دنبال میکند و مرگ پدر هم (البته خیلی هم مطمئن نبودند که پدر محمد باشد) بیش از مرگ یک آدم نبود که به خاطر علاقهاش به عایشه (مادر مومو) با ضربات متعدد چاقو وی را به قتل رسانده بود او حتی از اینکه مادرش روسپی بود خیلی احساس کینه و نفرت نداشته هر چند میدانسته که کار شرافتمندانهای نیست ولی اجبار آدمها را درک میکرده.
نقل از صفحه ی 101- 100:
"هنوز نمی دانستم که بعدها پلیس خواهم شد یا تروریست. این را بعدها که بزرگتر شدم خواهم فهمید. ... اما کشتن را خیلی نمی پسندم، برعکسش را ترجیح می دهم. نه، چیزی که دوست دارم، این است که کسی بشوم مثل ویکتور هوگو. آقای هامیل می گوید با کلمات می شود همه کار کرد، بی آنکه کسی را به کشتن بدهیم. به وقتش خواهیم دید. آقای هامیل می گوید کلمات از هر چیزی قوی ترند. اگر عقیده ی مرا بخواهید، می گویم اگر جوانک ها تفنگ به دست دارند به خاطر این است که وقتی بچه بوده اند کسی بهشان محل نگذاشته؛ نه کسی آن ها را دیده و نه کسی آن ها را شناخته. ... حتی هستند بچه هایی که مجبور می شوند از گرسنگی بمیرند تا کسی بهشان توجهی بکند. بعضی هایشان هم گروههایی تشکیل می دهند تا توجه جلب کنند ... رزا خانم می گوید زندگی می تواند زیبا باشد ، اما هنوز کسی آن را زیبا ندیده و فعلا باید سعی کنیم که خوب زندگی کنیم. آقای هامیل هم چیزهای خیلی خوبی از زندگی برایم گفته، مخصوصا از قالی های ایرانی."
شکوه ساسانیان
وحید علیرضایی -1355
انتشارات ترفند
چاپ نخست: اسفند 1389
176 رویه
شمارگان: 2000
فردوسی بزرگ در دیباچه گفتار اندر فراهم آوردن شاهنامه می گوید:
بپرسیدشان از کَیان جهان از آن نامداران و فرخ مهان
که:«گیتی به آغاز چون داشتند، که ایدون به ما خوار بگذاشتند؟»
خواننده کتاب می تواند چگونگی داشتن گیتی را در زمان ساسانیان از دیدگاه پژوهشگر «وحید علیرضایی» بخواند.
آن گونه که در نخستین برگ کتاب نوشته این کتاب یک رمان تاریخی نیست و بیشتر به گزارش نویسی می ماند و مرا به یاد درس های تاریخ دوران مدرسه آورد. ناگفته نماند همانند یک رمان بسیار گیراست و خواننده را بی تاب خواندن تا پایان کتاب می کند ،و تنها در دو نوبت که وقت کتابخوانی یافتم آن را به پایان رسانیدم و بر آنم تا دوباره و آهسته به موازات کتابهای دیگر بخوانمش و برای وقایع تاریخی آن جدولی بکشم. همزمانی شاهانی ساسانی و امپرطورهای روم از جدول هایی است که به راحتی می توان از آن بیرون کشید.
می توان گفت چکیده ی خوبی برای این دوران است .
کتاب را که به پایان می رسانی احساس خوبی نسبت به موبدان زرتشتی نداری که چگونه در حکومت دخالت می کنند و اجازه نمی دهند هیچ دینی به جز دین آنها در ایران گسترش بیابد. با تحریک آنها مزدک و مانی و هوادارنشان را می کشند و بارها به ارمنستان که مردمش مسیحی شده بودند می تازند و یهودیان را آزار می دهند .
کتاب خوبی است ، با چند نقشه و جدول بسیار خواندنی تر خواهد شد.