کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

نوروز ۸۹


سال ۱۳۸۸به پایان رسید.

سال خوبی بود. خیلی خوب. کتاب زیادی نخواندیم، ولی کلی چیز یاد گرفتیم.

چیزهایی که برای یاد گرفتنشان می بایستی خیلی کتاب می خواندیم.

نوروزتان پیروز

بهار سبز هشتاد و نه، خجسته باد


جنسیت گمشده


یادداشت ارسالی از: یاس مخبر

***

جنسیت گمشده

نویسنده: فرخنده آقائی

انتشارات البرز / ۱۸۳ صحفه

چاپ اول : ۱۳۷۹

یک پسر، کاملا پسر اما با احساساتی متفاوت و زنانه، آقا پسر که در طول داستان مجهول الاسم بود. از بچگی دوست داشته که دختر باشه و تا به پایان نرسیدن دوره کودکی خانواده هیچ اشکالی ازش نمیگرفتن اما با رسیدن به سن بلوغ و شناختن هر چه بیشتر خودش دوچار دوگانگی میشه!. برای خودش و خانواده  مشکلاتی ایجاد می‌کرد. مثلا.......

ادامه مطلب ...

فرزند سرنوشت

نام کتاب: فرزند سرنوشت 

نویسنده: شاپور آرین نژاد 

انتشارات: دنیای کتاب 

  قیمت :150000 

 صفحه 544   

داستان، کودکی کورش، بزرگمرد تاریخ ایران زمین بر پایه  نوشته های هرودوت تاریخ نگار یونانی،است.     

 زشتی ها و زیبای های زندگی بشر را در زمانی کوتاه ،به شکلی استادانه به تصویر کشیده شده است. 

داستان پیمان های استوار بین هارپاک ، مَرَدوک ، کورش ،تاسس ، مگابرن و.... داستان عشق مادر و فرزند ، داستان های عاشقانه دختران و پسران جوان،داستان دو کاهن یکی مردوک نیک منش و دیگری کاچ دُژ کردار ، درمحراب ژونن، داستان بازی های کودکان، سنگدلی های پادشاه با زندانیان، دستگیری ها ی شبانه و شکنجه های زندانیان و کشتارهای ترسناک دیکتاتور زمان آستیاگس پادشاه ماد.... همه را به نمایش می گذارد.

 

  بیشتر ماجراها در زمان کوتاه و جای های گوناگون رخ می دهد، نویسنده از این، سود جسته و درست در جایی که یک داستان به اوج می رسد ، تو را به ماجرای دیگر می برد ، که پیش از این در  نیمه وا نهاده  بود.   

ادامه مطلب ...

غرور و تعصب

 ارسالی از: یاس مخبر 

***

 نام: غرور و تعصب

نویسنده : جین اوستین

ترجمه : رضا رضایی

انتشارات : نشر نی

باید همه اسم این کتاب رو شنیده باشن و داستانش رو بدونن. داستان درمورد یه خانواده 7 نفره با 5 فرزند دختر هست که تقریبا همشون دم بخت هستن، مادر دخترها مثل هر مادر دیگه ای آرزوی ازدواج اونها رو با مردان سرشناس داره. داستان با اومدن یک مرد جوان به همراه خواهرش و دوستش آغاز میشه آشنایی این افراد با اعضای دهکده و ادامه ی داستان کتاب بسیار جالبی بود از خوندن اون لذت بردم.

هر کدوم از شخصیت ها یه روحیات به خصوصی دارن که ممکنه هرکدوم نزدیک به شخصیت ما باشن و باهاشون همزاد پنداری کنیم! ... تناقض بین مادرها و خواهر ها....چه طور ممکنه دو خواهر هم خون اینقدر تفاوت در عقیده رفتار و کردار داشته باشن؟! ویه خوبیش این بود که همه شخصیت ها ایده آل نبودن ! در مورد هیچ شخصیتی تملق گویی نشده بود

و یه چیز جالب این بود که چقدر شاد بودن! اکثرا تو فکر مهمانی برپا کردن مهمانی رفتن و... بودن !

جملات و مکالمه های بینشون جالب و تامل بر انگیز بود.

چنتا از اونها رو مینوسم قشنگن.

"ممکن است بدون قصد بدخواهی برای دیگران بدی کرد و میتوان از روی سهو وخطا سبب بدبختی دیگران شد. بی فکری ، عدم توجه به احساس دیگران و عدم تصمیم باعث چنین کارهایی میشود."

" هر چه بیشتر دنیا را میبینم بیشتر از آن ناراضی می شوم و هر روز در عقیده ای که نسبت به عدم ثبات طبیعت اشخاص و خلق و خوی بشری ذلرم راسخ تر میشوم و اطمینان میابم که نباید به ظاهر ارج و قدر یا فهم و عقل اشخاص تکیه کرد."

"انحراف از جاده ی تقوا برای جنس زن لطمه ای جبران ناپذیر است و یک قدم کج او را به بدبختی های بیشمار میکشاند. شهرت و نام نیک زن به همان اندازه که پر ارزش و زیباست به همان سرعت لکه دار میشود و هر جه در مقابل رفتار ناشایسته احتیاط کند باز هم کم است."

" زنان می پندارند تحسین و ستایش معنایی بیش از تحسین و ستایش دارد. "

به خاطر یک فیلم بلند لعنتی


به خاطر یک فیلم بلند لعنتی

رمانی از: داریوش مهرجویی

نشر قطره

۲۴۸ صفحه - چاپ دوم ۱۳۸۸

 ۴۰۰۰۰ ریال - ۲۲۰۰نسخه

***

سلیم دانشجوی جوانی است که در پی ساخت چند فیلم کوتاه تصمیم می‌گیرد فیلم بلندی بسازد. رمان حول حوش همین موضوع دور می‌زند. مشکلات و قواعد حاکم بر کار حرفه‌ای که بیشتر به نظر می‌رسد هزینه تهیه فیلم باشد، و نیز مشکلات شخصیتی  وی مانند حسادت و .......  همه و همه دست به دست هم می دهند تا ساخت فیلم بلند لعنتی را تحت الشعاع قرار دهند.

***

ادامه مطلب ...