کتاب هایی که می خوانیم
کتاب هایی که می خوانیم

کتاب هایی که می خوانیم

سالی که گذشت

کتابخانه من

تولدمان مبارک 

هفدهم مهرماه  سال روز تولد این وبلاق وزین است.

در طول یک سال گذشته دقیقن پنجاه و پنج متن در این‌جا نوشته شده که چهل و چهار تای آن در باره کتاب‌هایی بوده که توسط اعضای وبلاق خوانده شده است. به شرح زیر:

شازده کوچولو- بهترین داستان های کوتاه آنتون چخوف- غرور و تعصب- مثل آب برای شکلات- بار هستی- قصر- چنین کنند بزرگان- دیوان شرقی-  تبارشناسی اخلاق- خاطرات روسپیان سودازده من- تکه های گمشده- اتاقی از آن خود- داستانهای نیکولا کوچولو- پای بندی های انسانی- اتفاق خودش نمی افتد- ایستگاه سلجوق- خانواده نیک اختر- قصه های من و بابام- مکتب در فرایند تکامل- پلوخورش- نیمه زندگی- اقتصاد ایران و معمای توسعه نیافتگی- حافظ ناشنیده پند- سمفونی مردگان- ضیافت- ناتور دشت- گستره محبت- شکار- انتری که لوطیش مرده بود- نفرین اردوگاه دریاچه سرد- قلندر قلعه- عقاید یک دلقک- کلید شیشه‌ای- قصه‌های سرزمین اشباح- ابلوموف- برادر کشی- یادداشت های یک استعداد درک نشده- دنیای وارونه- پی پی جوراب بلند- مجموعه ماجراهای بچه‌های بدشانس.*

 و اما بیشتر بار چرخیدن این وبلاق وزین به دوش پروانه خانم اسماعیل زاده یعنی مدیر وبلاق بوده است. که دست مریزادی به ایشان بدهکاریم که آن را در همین جا خدمت ایشان عرض می‌کنیم. ما حتا در آن دنیا هم خودمان را مدیون ایشان می دانیم. این دنیا که بماند. 

بعد -یعنی مقام دویم- خودمان و مقام سیوم  در اختیار حسام آقای دهقانی حفظه الله است.

به قول هدایت و فرزاد در وغ وغ ساهاب جز این‌که بگویم به پاس این زحمات، عکس هر سه تای خودمان را در اندازه اصلی در این صفحه آپ می‌کنیم، چیزی برای قدردانی نداریم. نه سکه ای، نه ال نودی، نه زانتیایی و نه حتا موتوری گازی. دنده ای که بماند. و نیز در این جا اعلام می کنیم، هر کس هم که تبلیغ این وبلاق وزین را در وبلاقش بکند می تواند عکس خودش را در قطع اصلی برای ما بفرستد تا در این جا آپ کنیم و نام نیکی از خود در تاریخ ادبی این ملک  به یادگار بگذارد.

ساعتی که عکس پیوست این متن نشان می دهد سرکاری است. به آن فکر نکنید. هیچ پیامی هم در آن نیست. سال هاست که دو عقربه آن در نزدیکترین فاصله شرعی و ممکنه در کنار هم آرمیده اند. هر چند که می ترسیم فیقور این دو عقربه دچار سانسور مقامات بی صلاح بشود و ما بمانیم و یک وبلاق وزین فیلتر شده. 

انشاالله رحمن تولد صد و بیست سالگی این وبلاق را هم به کوری چشم آنان که مرده ما را بیشتر از زنده ما می خواهند جشن بگیریم و شادمانی و سرور و ترقص کنیم.

---

* حاشیه- چون حدس می‌زدیم که انسان‌های بیکاری پیدا می‌شوند که این کتاب‌ها را بشمارند تا ببینند واقعن چهل و چهار تا هست و ما دروغ نگفته‌ایم، برای لجبازی با آن‌ها هم که شده به جای چهل و چهار تا سی و هشت تا نوشتیم. کسانی که نشمارده اند بشمارند تا باور کنندد.**

---

** حاشیه بر حاشیه: ایضن سرقت ادبی از قضیه چل دخترون اقای هادی خان صدافت و محمد خان فرزاد در وغ وغ ساهاب.

نظرات 18 + ارسال نظر
فیروز سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 21:55

اگر نگویید باز نوشابه باز کردی امید به تولد هزار سالگی

ممنون از نوشابه ای که برایمان باز کردید. ولی همین ۱۲۰ از سرمان هم زیادتر است. حوصله بیشترش را نداریم. تصورش را بکنید بنده در هزار و پنجاه و هفت سالگی در چه وضعیتی باید ترقص کنم؟ فکر کنم در آن روز توی یک قفس و به اندازه یک سوسک نشسته ام و نواده گان نوادگان نوادگان نوادگانم دارند این وبلاق وزین را اداره می کنند. و من مدام از این واهمه دارم که یکی از این نوادگان برای کشتن یک سوسک پیف پاف بکار نبرد و خدای نخواسته من شاهد هزارو و دومین سال تولد این وبلاق وزین نباشم.

حسین سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 22:29

اگر شغل می خوای تا پایین صفحه را مطالعه کن
ضرر نمی کنی
دیگر نگران بی شغلی خود نباشید
اگر درآمد شما کم است
از هر شغلی که دارید
خواهشا توضیحات زیر را جدی بگیرید
ضرر نمی کنید
این روشی که من به شما معرفی می کنم کاملا با قوانین جمهوری اسلامی مطابقت دارد
پیشنهاد ما بسته کسب درامد کانون است
به راحتی و فقط با داشتن یک دستگاه کامپیوتر
و اطلاعات کمی از محیط ویندوز
روش ما را فرا بگیرید
بسته کسب درآمد کانون
با تایدیه وزارت کار جمهوری اسلامی ایران
سال است که در جهت خوداشتغالی جوانان دست به کار شده ده
امیدوارم از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را بکنید
توجه:من هم مثل شما تا یک ماه پیش اصلا از این موضوع خبر نداشتم
ولی به طور اتفاقی دقیقا 40 روز پیش
از طریق روزنامه جام جم با این آگهی آشنا شدم
حال شما این آگهی را با ایمیلی که من برای شما فرستادم مطالعه کنید
مطمئن باشید
این روش با روش هایی که در اینترنت ارائه شده و همه دروغی است فرق دارد
(چرا با این همه تکنولوژی که بشر به آن دست یافته جوانان ایرانی دم از بیکاری می زنند
این جمله بالا شعار مسئولان کانون می باشد
لطفا دقیقا به آن توجه کنید
شاید دیگر تکرار نشود
با ورود به سایت زیر
و زدن عکس دست
که در بالای سایت است وارد سایت مربوطه شوید
و اطلاعات کامل را به دست آورید
توجه:چون این روش صددرصد تضمینی است
و امکان کسب درآمد ماهانه شما را افزایش میدهد
برای اینکه به این بنده حقیر نیز کمکی شده باشد
در قسمت معرف نام کاربری من را بنویسید
دیگه همه چیز دست خودته
از ما گفتن بود
یا علی
تا هم من سود کرده باشم
هم شما به سودی دست یابید
معرف:mahalnist@yahoo.com
سایت من : www.pool24.persianblog.ir
همچنین منو لینک کنید به من خبر دهید
تا شما را لینک کنم

همان سطر اول را که دیدم تا آخر را مطالعه نکردم. چرا که بیکار نیستم. ولی برای آنهایی که بیکارند متن شما را آپ کردم.
هرچند اینهم یک کلاه برداری به شیوه گلد کوئسته.

حسام سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 23:00 http://hessamm.blogsky.com/

مبارکه انشالله!
ایشالله آپ شدن پست صدم رو جشن بگیریم!

ایشالله.

پروانه چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:20 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

در این وبلاگ من یک دستیار کوچک دوستان هستم.

از شما بسیار سپاسگزارم که این محیط گرم و دوستانه را برای پیوند فکری ایجاد نموده و به ما افتخار همکاری دادید.

امیدوارم در دومین سال دوستان بیشتری به این جمع بپیوندند و از همفکری و همخوانی با انها استفاده ببریم.

درسالی که سپری این فضا کمی شکل گرفت و امید دارم در سال جاری با کوشش شما و دیگر دوستان به نتایج بهتری برسیم.

آخرین پیشنهاد شما در نوبت کتابخوانی می تواند مایه ی یک راه نو در این وبلاگ باشد.یعنی پرداختن به کلیه آثار یک نویسنده . و یا مانند کاری که ترانه جان در سطح کتابهایی که خوانده اند انجام داده اند.

برای شما عمر دراز همراه سلامتی و شادی آرزومندم

فرناز چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:09


یک سال و اینهمه بلوغ ..
به مبارکی .
برقرار باشید .
شما که باشید شعور هست .. انسان هست .

پروانه چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:28

با پوزش فراوان از حقی که به من داده اید سو استفاده کرده و پیام های دوستان را در این پست تایید کرده ام

شما کار بسیار نیکی کردید.

[ بدون نام ] چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:15

این نوشابه را کی به شما یاد داده که ولش نمیکنین؟ تو همه نظر سنجی هاتون شیش تا نوشابه هست. از یه مثال دیگه استفاده کنین. مثلن دوغ یا چه می دونم... بیسکویت...

اصطلاحه قربان چیزی مثل فرستادن کارت تبریک. شما در ایران نیستید نه؟ شما خودتان هروقت خواستید از نوشابه استفاده کنید به جاش بیسکویت بنویسید. اینجا وبلاگ خودمان است و اختبارش داریم.
در ضمن چرا بهتان میزنید؟ کجا توی به قول شما نظر سنجی ها شیش تا شیشه نوشابه است؟ غلط نکنم شما جمهوری اسلامی هستی؟ چون کامنتت خیلی تفتیش عقایدی است.

روناک چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 15:12 http://bookish.blogfa.com

تولد وبلاگتون مبارک :)

ممنون.

علی آریا چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 16:15 http://serkherika.persianblog.ir/

.........
دوستان سلام
دلم نیامد شما همه اینجا باشید و برای هم نوشابه بازکنید من بیرون تنهایی دلستر ( آبجو اسلامی! ) زهر مار کنم.
ضمن اینکه من هنوز نمی دانم به محسن خان باید تبریک گفت یا باید از پروانه خانم تشکر کرد سهم فیروز این وسط کجاست ؟
ترانه وسالار چی؟
........
اما کیف کردم که توی عکس جلد خیلی از کتابها کهنه وحتی پاره
به نظر می آید. انگار خیلی ها کلیدر را خوانده اند وآن پایین
ژان کریستف های قطع جیبی را ( کّ به نظرم آن وقتها زیر صد تومان قیمتشان بود ) وآن بالا دن آرام ترجمه شاملو و.....
هی...هی...
واقعا که مرحبا به شما
دست مریزاد
همیشه برقرار باشید.

قربانت بروم. آن نوشابه ای که ذکرش رفت حتا دلستر نیست که همین کوکا و اینهاست.
همین که سری به ما زدید کلی منت برما گذاشتید.
آنها بله زیر صدتومان بود. در آن زمان ها ما ماهی دویست تومان درامدمان بود آنهم از کمک هزینه دانشجویی . و چقدر هم زیاد بود. تازه آخر ماه یک چیزی هم ته اش می ماند.
اینجا هم از خیلی ها چند خطی به یادگار هست.
اجازه بدهید ماهم از دور دستی برآتش وبلاق وزین شما داشته باشیم.

فریدون چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 16:28 http://www.parastu.persianblog.ir

سلام دوستان گرامی
اصلن از ذهنم نگذشت که کتاب های قفسه را بشمارم. چون معمولن تصویر ها در بلاگ ها در رابطه با نوشته ها نیستند . از خودم می پرسم چرا در من چنین کنجکاوی ئی نیست و ذهن من در دنیای درک و دانش و کتاب َ٬ اعتماد را ورق می زند...
بگذار تا بگذاریم و بگذریم.
.

آنچه که برای من مهم است محتوای این نوشته هاست... برایم جای بسی سئوال بود که چرا وبلاگ و یا بقول خودم گاهنگار را به وبلاق تغییر داده اید. اول فکر کردم اشتباه تایپی است ولی در طول متن تکرار آن باعث شد که باور کنم که عمدی بوده است.
.
سالروز این گاهنگار و بقول خودتان وبلاق را به همه دست اندر کاران جمع خوانی تبریک می گویم و امید وارم این چنین خدمات فرهنگی در گستره ی بسیار وسیع تری دامه یابد.

زندگی زیباست . خاصه اگر در متن زندگی باشیم و بالحق که بانوی گرامی پروانه اسماعیل زاده و خانواده محترم شان از جمله کسانی هستند که در متن زندگی بطور فعال حضور دارند.
.

در اینجا از فیروز عزیز ٬ پروانه گرامی ٬ ترانه گرامی و سالار عزیز مان صمیمانه تشکر می کنم و شادمانی و سلامت همه اعضای این گاهنگار (وبلاق) را صمیمانه آرزو می کنم.

با درود های فراوان
فریدون



درود بر فریدون گرامی.
کتابهای قفسه را عرض نکردیم که یادداشتهایی که نوشته بودیم و در متن آمده بود مد نظرمان بود. چیزی شبیه غزیه چل دخترون وغ وغ ساهاب.
وبلاق هم چیزی مانند قنسول و قنسولگری و قاتگوری است که گاهی بکارش می بریم محض انبساط خاطر خودمان. هرچند روزی با یکی لغتی که برای این صفحه ساختیم تارنگار بود. به نظرمان بد هم نیامد.
ادامه پاسخ را می گذارم برای خانم پروانه...

با اجازه محسن گرامی

فریدون گرامی
از اینکه با پیام های پر بارتان ما را در این وبلاگ همراهی می فرمایید بسیار سپاسگزاریم.
برای شما بزرگوار آرزوی عمر دراز همراه با شادی و تندرستی داریم.
فیروز و ترانه و سالار و پروانه

پروانه چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 19:17 http://www.parvazbaparwane.blogspot

به به همه جمعند...
بزم کتابخوانی همیشه خوش باشد.
..
راستش تا شب گذشته صفحه را باز کردم ابتدا عکس را دانلود کرده و زوم کردم ببینم چه کتابهایی است که شوربختانه نوشته ها اصلن قابل خواندن نبود
آفرین به علی گرامی که از رنگ و اندازه کتابها نام کتابها را تشخیص دادند.
الان فیروز هم می گوید همین کنجکاوی را داشت ولی نتوانسته تشخیص دهد.

اگر شما و فرناز جان هم افتخار دهید و به این چمع بپیوندید خوشحال خواهیم شد.

من فکر میکنم بهتر است این دو بزرگوار را کمی بیشتر وسوسه کنید که به این صفحه به پیوندند. گرم تر از آن چه که هست می شود.
علی الحساب در باغ سبزی را با گذاشتن لینک هفت پرده در آن بغل صفحه نشان داده ایم. ببینیم افاقه می کند یا خیر.

فیروزه پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:59

خیلی مبارکه . چه زود یک سال شد .

پایدار باشید

به به. خانم فیرزوه خانم عزیز. ماهم به شما تبریک می گوییم. چرا که یکی از پست های زیبای ما در این وبلاق وزین اگر یادم باشد بار هستی سرکار بود.
ولی چه کنیم که مقام شما اجل از این وبلاق بود. این را ما به درستی می دانیم. ولی بنده نوازی فرموده گاهی به زیر پای خودتان هم نگاهی بیاندازید.
البته زود هم یک سال نشد. ما جان کندیم تا یک سال شد.

پروانه پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:15 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

برای ترانه جان:
ترانه جان با نوشتن پست هایی در مورد ادبیات نوجوانان مجموعه بسیار خوبی در این وبلاگ برای این گروه سنی جمع آوری کرده ای. ممکن است تعداد پستهایت زیاد نباشد ولی تعداد کتابهایی که خوانده ای قابل ستودن است.
در وبلاگ خودت هم متن های بسیار قشنگی نوشته ای که نشان دهنده قلم توانایت است.
از همکاری صمیمانه ات بسیار سپاسگزاری می کنیم

ممنون.
جلد آخر بچه های جاسوس هم چاپ شد. باکلی سانسور.
آلاف هم مرد و بچه ها به سوی یک زندگی جدید رفتند.

سیروس پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 17:07

تولد وبلاق وزین کتابامون را به همه دست اندرکاران تبریک میگویم.وبلاق برقرار و دست اندرکاران پایدار باشند.

من هم از طرف همه دست اندرکاران از شما سپاسگزارم.

فیروزه شنبه 20 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:30

من مستحق این همه چوب کاری نیستم به خدا

فقط یک کم تنبلم قبول دارم چرا می زنین

به آن پاسخ می گویید زدن؟ حاشا و کلا که ما جسارت کنیم از گل کمتر خدمت شما عرض کنیم.

فیروزه یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:05

شما بزرگوارین استاد و نزد اینجانب بسیار عزیز

ممنون. ما شما را نداشتیم چه میکردیم.

کریم یزدانی راد سه‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:34

سلام
بسیار مشعوف شدم از ابتکار شما حیف که روزمرگی اجازه سروکله زدن بیشتر را نمی دهی با این اوصاف موفق باشید.

تولدت مبارک

دیدن تو یار دبستانی در این صفحه من را خیلی بیشتر از سالروز تولد این وبلاگ خوشحال کرد.
کاشکی بازم ببینمت.

مریم سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:36

خوش به حالتون چه کتابخونه ی مرتبی اگه کتابخونه ی منو ببینین سرتون گیج می ره روی کتابای ایستاده کتاب چیده شده جلوش چندتا ریخته وااااااای خجالت کشیدم

شاید من بیشتر به جای این که بخوانمشان، مرتبشان می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد